[vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” parallax_content_width=”in_grid” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”right” background_image_as_pattern=”without_pattern” row_negative_margin=””][vc_column width=”1/1″][vc_column_text]
گفتوگو با آرزو براداران ابراهیمی، مؤلف کتاب «میزانسن میدان عمیق»
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”left” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=””][vc_column width=”1/1″][vc_empty_space height=”20px” image_repeat=”no-repeat”][/vc_column][/vc_row][vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”left” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=””][vc_column width=”1/1″][vc_single_image image=”15736″ alignment=”center” border_color=”grey” img_link_large=”” img_link_target=”_self” img_size=”540×303″][/vc_column][/vc_row][vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”left” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=”” el_id=””][vc_column width=”1/1″][vc_empty_space height=”20px” background_image=”” image_repeat=”no-repeat”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width=”1/6″][vc_column_text]
[/vc_column_text][/vc_column][vc_column width=”4/6″][vc_column_text]
شاید ادعای منحصر به فرد بودن یک منبع تحقیقاتی قدری گزاف به نظر برسد اما واقعیت این است کتاب «میزانسن میدان عمیق» تألیف آرزو برادران ابراهیمی، تنها کتابیست که به شکلی مدون به این سبک تاریخی میپردازد که در دههی ۴۰ میلادی بیشتر به همت گِرگ تولند، ظهور پیدا کرد. حتی اگر منابع انگلیسی زبان را هم بجویید، کتاب مدونی در این زمینه نخواهید یافت. آرزو برادران ابراهیمی، سعی کرده با جمعآوری مطالب جامع، کتابی بنگارد که به تاریخ این سبک و ویژگیهای فنی و وجوه زیباییشناسی آن بپردازد.
سبک «میزانسن میدان عمیق» از آن جهت اهمیت بسیار زیادی دارد که از معدود روشهای دکوپاژی در برابر روش مبتنی بر تقطیع به حساب میآید. آشنایی با این روش، اطلاعات ارزندهای در بر دارد که میتواند امکان به کار گیری روشهای جدیدی را برای دکوپاژ ایجاد کند.
برای آشنایی بیشتر با این کتاب و این سبک، با آرزو برادران ابراهیمی گفتوگویی کردهایم که در ادامه میتوانید مطالعه کنید.
محمد ارژنگ
[/vc_column_text][/vc_column][vc_column width=”1/6″][vc_column_text]
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”left” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=”” el_id=””][vc_column width=”1/1″][vc_empty_space height=”20px” background_image=”” image_repeat=”no-repeat”][/vc_column][/vc_row][vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”left” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=”” el_id=””][vc_column width=”1/1″][vc_column_text]
• چرا برای این کتاب این عنوان را انتخاب کردید؟ مثلاً میشد عنوانش را گذاشت «میزانسن عمیق» یا «میزانسن پرعمق». این عبارت از کجا میآید؟
این عبارت ترجمهی تکنیکال (فنی) Deep Focus Cinematography است. میزانسن میدان عمیق، با عمق میدان فرق دارد. یک مجموعه است شامل مؤلفههای بسیار که منجر به حصول نهایت عمق میدان میشود. یک سبک فیلمبرداریست. اسم آن سبک فیلمبرداری میزانسن میدان عمیق است. این عبارت، عبارتیست که سالیان خیلی دراز در ایران شناخته شده است و به نظرم یکی از بهترین ترجمههاییست که میتواند برای عبارت انگلیسیاش باشد.
• در نوشتن این کتاب شما چه گرایشی را داشتهاید؟ منظورم این است که نظرتان بیشتر روی وجوه فنی این سبک بوده یا وجوه تئوریکش؟
میخواستم چیزی مثل یک Encyclopedia راجع به میزانسن میدان عمیق باشد. من عاشق بنیانگزاران این سبک و کارهایشان بودم و دوست داشتم بدانم چه کار کردهاند. هر چه بیشتر تحقیق کردم به چیزِ کمتری دست پیدا کردم. معتبرترین Encyclopedia های دنیا وقتی دربارهی میزانسن میدان عمیق صحبت میکنند، نصف پاراگراف مطلب دارند و آن هم دربارهی «همشهری کین» است. چیزی وجود نداشت. عزم من جزم شد دیگر…… فوکال پرس را که میشناسید؟
• بله. یکی از معتبرترین انتشارات حوزهی سینما در دنیاست.
با فوکال پرس تماس گرفتم تا ببینم رو این موضوع چه کارهایی شده. آنها فرصت خواستند ، بعد مدتی تماس گرفتند و گفتند تا به حال چنین کاری انجام نشده است و اگر شما چنین قصدی دارید ما طالب چنین کاری هستیم. وقتی این جواب آمد مطمئن شدم چنین کاری تا به حال در دنیا انجام نشده است. در خارج از کشور خیلی به دنبال منبع در این زمینه بودیم، اگر کاری انجام شده بود، پیدا کرده بودیم. این بود که عزمم را جزم کردم که هم این لذت بزرگ را از خودم دریغ نکنم و هم این اطلاعات را در اختیار بچههای دیگر قرار بدهم.
• پس شما به بخشی از این سبک توجه خاصی نداشتهاید.
خیر. من هم به کارکرد Psychological اش (روانشناسانهاش) و هم وجوه تکنیکالش (فنیاش) و هم به جایگاهش به عنوان یک شیوهی بیانی در برابر قالب بیانی مونتاژ، نظر داشتهام. این سبک در برابر قالب بیانی مونتاژ قرار میگیرد: قالب بیانی واقعگرا در برابر قالب بیانی تجریدی. اینها دو تفکر غالب در سینما از آغاز تا به امروز بودهاند.
• شما میگویید این کتاب یک دائرهالمعارف است از الف تا ی. یعنی تمام آنچه دربارهی این سبک وجود دارد در همین کتاب است؟
حقیقت این است که اوج این سبک همینقدر است یعنی اواسط دههی ۳۰ تا دههی ۴۰ میلادی، یعنی ت سال ۱۹۴۸ که گِرِگ تولند فوت میکند. بعد از آن بنا به دلایل بسیاری که در کتاب هم آورده شده، به صورت متمرکز مورد استفاده قرار نگرفته است. یکی از دلایلی که بعد از ۲۰ سال این کتاب همچنان نو است، همین است. این کتاب تاریخ مصرف ندارد. فکر میکنم حالا حالاها هم کار بکند. تقریباً یک مرجع کامل دربارهی این سبک سینماییست. شما میتوانید در اینترنت جستوجو کنید و این ادعا را ببینید محک بزنید.
• به این ترتیب این کتاب را میتوان یک کتاب تاریخ سینما هم به حساب آورد چون این سبک دورهای داشته و آن دورهاش به اتمام رسیده و ممکن است هیچوقت هم تکرار نشود. آیا وجه تاریخی این کتاب مهم است یا وجه آموزشیاش؟
هر دو با هم. ببینید یک سلوکی توی این دوره مطرح است که آن، باعث دستاوردهای این چنینی شده است. جدای از گِرِگ تولند آدمهای دیگری در همان دوره بودهاند مثل جیمز وانگهو، برت کلنون، ویکتور
مینلر که کار میزانسن میدان عمیق را انجام داده بودند شاید هم بهتر، اما هیچ کس مثل گِرِگ تولند سماجت به خرج نداد و آن قدر ثبات مؤثری برای خودش فراهم کرد که بتواند در این کار استمرار داشته باشد و به آن دستاوردهای اساسی برسد. سالی که گرگ تولند متأسفانه در جوانی فوت کرد، در تدارک فیلمبرداری فیلمی بود به اسم Roseanna McCoy که در آن فیلم از یک لنزی میخواست استفاده کند به اسم Ultimate Focus که دیافراگم ۴۵ میداده است. این یعنی قیامت! من نمیدانم چه اتفاقی میافتاد اگر این آدم همینطور میخواست پیش برود و همین طور میخواست این سبک را پربارتر کند. سلوکی که در آن دوره بوده را جای دیگری نمیشود دید.
• منظورتان از این سلوک چیست؟
احترام به مدیوم…
• منظورتان دیسیپلین است؟
دیسیپلین و اهمیت دادن به کار نه اهمیت دادن به حاشیه. وقتی به فیلم «همشهری کین» نگاه میکنید میبینید چهقدر آنها درگیر کار بودهاند. این حاشیهها بدون این که خودشان بخواهند برای فیلم درست شد. گرگ تولند، اورسون ولز و پِری فرگوسن، آرت دیرکتور (طراح هنری) کار، بعد از کار روزانه، شبها مینشستهاند و راجع به کار صحبت میکردهاند. متمرکز بودهاند روی این قضیه، متمرکز بودهاند روی بحث میزانسن میدان عمیق. فقط میتوانم اسم سلوک را روی این رفتار بگذارم. یک منش و یک مرامی بر این آدمها مترتب بوده که امکان این پیشرفت را به آنها داده است. این آدمها منیت نداشتند، سهم تقسیم نمیکردند. وقتی «همشهری کین» این طور سر و صدا کرد این دو تا با هم کل کل نداشتند که اورسون ولز بگوید این قدر سهم من بود، گرگ تولند بگوید سهم من این قدر. شما میبینید که یکی از تاریخیترین اتفاقات سینمایی توی تیتراژ «همشهری کین» میافتد که برای اولین بار توی کپشنی که اسم اورسون ولز است اسم گرگ تولند هم زیرش میآید. یک روحیهی عجیب و غریب دانشجوییای به خصوصی در گرگ تولند وجودداشته که حسرت خیلی زیاد به جامانده از جوانمرگیاش در سانحهی رانندگی را. صد چندان می کند.
• به نظر شما مخاطب این کتاب کیست؟ دانشجوست؟ علاقهمند سینماست؟ منتقد است؟ کیست؟
از اول مد نظرم این بوده است که هر چه بتواند طیف بیشتری از مخاطبین را تحت پوشش قرار بدهد. علیرغمی که به شدت تخصصی و آکادمیک در حوزهی فیلمبرداریست ولی من سعی کردم یک جوری این کتاب را سامان بدهم که نه تنها برای مخاطب عام سینما جذابیت داشته باشد بلکه اصولاً آدمهایی که اصلاً پیگیر جدی سینما هم نیستند بتوانند این کتاب را تورق کنند. به جهت علاقهی خیلی زیادی که به این آدمها داشتم فکر میکنم عشق من جای جای این کتاب مشهود است. بیان عاشقانهی من باعث شده خشکی ذاتی یک کار فنی را ازش بگیرد و یک مقدار جذابترش کند.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]