پیش از هر چیز لازم مى دانم از دعوت و ایجاد امکان حضورم به عنوان داور میهمان هفتمین جشن مستقل فیلم کوتاه کمال تشکر خویش را ابراز کنم. آن دو روز شهریور منجر به دیدن و آشنا شدن با جمع بزرگ و بزرگوار و دوست داشتنى و مهربان سینمایى شد و به همراه آن فرصت بزرگى براى آشنا شدن با سلیقه و نگاه جمع دوستان هنرمند سازنده فیلم کوتاه از کارگردان، فیلم نامه نویس، فیلم بردار، تدوین گر ، صدا بردار و صدا گذار را فراهم کرد.
قضاوتى که به هیچ روى آسان نبود چرا که مقایسه و یافتن فیلم نامه ها و تصویرهایى که استادانه نوشته و گرفته شده بودند و به همراهشان کارگردانى و تدوین هایى که در کنار صدا بردارى و صدا گذارى هوشمندانه انجام گرفته بود داورى را آسان نمى کرد.
در کنار این ها نکته اى که براى من به عنوان آهنگساز جلب توجه مى کرد اما امکانى براى داورى آن فراهم نشده بود بحث تولید موسیقى، اصوات موسیقى ور و قطعات آهنگسازى شده بود که بعضا بسیار حرفه اى و به شکل منحصر به فرد براى آن فیلم معین ساخته و تهیه و ضبط شده بودند.
اینجا نکته اى که توجه را به خود جلب مى کرد احساس تبعیضى بود بین فیلمسازانى که با سرمایه اى کم مجبور به انتخاب موسیقى شده بودند و فیلم سازانى که به دلیل داشتن سرمایه اى بیشتر یا ارتباط داشتن با آهنگسازى امکان خلق اثر موسیقایى براساس تصویر و داستانشان را داشته اند. که اگر این کار یعنى تلفیق و همراهى موسیقى با بیان و حرکت و نقطه گذارى دراماتیک تصویر و داستان و تدوین همسو و موفق از آب در آمده بود برگ برنده ى بسیار بسیار بزرگى را در اختیار فیلم ساز آن قرار مى داد.
چه بسا فیلم هایى که به واسطه ى داشتن آهنگساز با ارزیابى کاملا متفاوت روبرو مى شدند و چه بسا فیلم هایى که به دلیل نداشتن آهنگساز با توجه کمترى روبرو بودند و چه بسا فیلم هایى که بواسطه داشتن این امکان لوکس در کنار امکانات لوکس دیگر شان کاملا داورى و قضاوت را به اصطلاح تحت تاثیر کاذب خویش قرار مى دادند. فارغ از نبود بخش موسیقى براى گزینه هاى داورى شکل بى تفاوت و بعضا غیر حرفه اى و غیر استاندارد شیوه ى بازگو کردن و البته بیشتر از آن بازگو نکردن نام آهنگساز و قطعه اى بود که در بیشتر فیلم هاى با موسیقى انتخابى بدون اشاره اى به آنها با موسیقى به عنوان مدیومى بى نام و نشان و بى صاحب رفتار مى کردند. انگار برداشتن و استفاده ى آنها از آن اثر موسیقى بدیهى ست و نیازى به شناسنامه اى ندارد.
نکته اى که به یک آسیب شناسى جدى در سینماى حرفه اى مى تواند مبدل شود و به فیلم هاى بلند آینده نیز کماکان مى تواند سرایت کند چرا که در نهایت فیلم کوتاه سازهاى ما شاید با اولین تجربه هایشان در نهایت به تجربه ى ساختن فیلم بلند نیز برسند و این ضرورت درک و شناخت حقوق مولف را چه در بعد خٰرد و چه در بعد کلان آن باید رعایت و محترم بشمارند.
اینجا اما غرض از نوشتن این یادداشت اشاره به مسئله حقوق مولف آهنگساز نبود بلکه مى خواستم از طرف خودم به شخصه- به عنوان ایجاد کننده حلقه ى ارتباط – و مجموعه اى از همکاران جوان من راهکارى را براى دوستان فیلم کوتاه ساز که مى توانند اغلب جزو گروه فیلم اولى ها باشند را پیشنهاد کنم که به همراه پیشنهاد دیگر براى کوتاه شدن مطلب آن را فهرست وار مى آورم:
١- پیشنهاد اول من به هیات مدیره محترم انجمن فیلم کوتاه و تصمیم گیرندگان زحمتکش برگزار کننده جشن مستقل فیلم کوتاه اضافه کردن بخش موسیقى به عنوان یک بخش مجزا از صدا به موارد داورى جشن است. چرا که مقوله ى صدا بردارى، صدا گذارى و موسیقى – غیر از مواردى که در فیلم هاى تجربى یا فیلم هاى کوتاه، صدا بردارى و صدا گذارى و موسیقى آنها توسط یک هنرمند توانمند و داراى احاطه به هر سه این گرایش و تخصص هاى متفاوت طرح و ساخته مى شود و مفهوم هاى مشترکى را رقم مى زنند – باید کاملا با زیبایى شناسى و درک صنعت گرانه ى جداگانه اى به موازات هم بررسى و ارزش گذارى شوند.
موسیقى را نمى توان و نباید با صداگذارى وصدابردارى داورى کرد.
این حسن توجه از طرف انجمن مى تواند و باید به ارزش گذارى مضاعف روى نقش موسیقى در فیلم هاى کوتاه به طور خاص و در فیلم به طور عام صحه بگذارد و به جدى به کار گرفتن و استفاده کردن از موسیقى – اگر ضرورتا باید حضور داشته باشد – و یا حذف آن – اگر موسیقى نیازى به حضور ندارد و فیلم با تمام مولفه هاى خودش مستقل مى تواند بار تمام بیان و انتقال را به دوش بکشد- معنا و اهمیت ببخشد.
٢- پیشنهاد دوم من ایجاد یک بدنه ى مشترک متشکل از فیلم کوتاه سازان و آهنگسازان جوانى است که یا علاقه به تجربه در این حوزه را دارند و یا در حال گذراندن تجربه هایى در حوزه موسیقى فیلم هستند و با کمال میل و اشتیاق مى توانند به یک فیلم ساز با سرمایه ى کم در تولید موسیقى منحصر به فرد او کمک کنند و بستگى به تصور یا امکان مالى او موسیقى فیلمى را تولید کنند که در اندازه ى امکانات مالى وى باشد و سلیقه و خواسته هاى او را نیز پوشش دهد. این امکان شانس مضاعفى را به هر دو ى این گروه مى دهد که درک تصویر و موسیقى را با هم شکل دهند و بعضا به خلق آثارى به اشتراک بپردازند که شاید شاخصه هاى کاملا امضا دار و نابى را در آنها بتوان یافت. از مجموعه ى آهنگسازان جوانى که در بالا یاد شد مى توان روى همکارى با اشخاصى که از طرف من – به عنوان تربیت کننده بیش از ١٠٠ آهنگساز در دانشگاه هاى موسیقى و خارج از آنها – به انجمن فیلم معرفى مى شوند حساب کرد و با امکان نشست و برخواست ها و تبادل سلیقه ها و جنس هاى خواسته شده در موسیقى بر اساس جنس تصویرى که فیلم ساز ارائه مى دهد به همکارى هاى فوق العاده جذابى رسید و این صنعت را در همین بخش ظریف و موجز اما بسیار پر اهمیت فیلم کوتاه و تجربى یارى کرد. اینجا ترس و نگرانى یک فیلم ساز با بودجه کوچک در مورد تولید موسیقى خواهد ریخت و ارتباط وى با آهنگساز تجربه اى مضاعف را رقم خواهد زد که نتایج آن اتفاقات بسیار خوشایندى را رقم خواهد زد و از طرفى مسیر و حلقه ى ارتباط آن دسته از آهنگسازان جوان ما به حوزه ى سینما شفاف تر و مستحکم تر خواهد شد و استفاده از موسیقى انتخابى جایگاهش را به موسیقى تولید شده منحصرا براى فیلم خواهد داد.
به امید آن روز
کیاوش صاحب نسق
آهنگساز، پژوهشگر و مدرس موسیقى