مقاله امیر شهاب رضویان به بهانه ی افتتاح ویترین فیلم کوتاه
این مقاله توسط امیر شهاب رضویان در سال ۱۳۸۹ نوشته و در سال ۱۳۹۷ بازنگری شده است و در آن به بخشی از تاریخ شکل گیری انجمن فیلم کوتاه و جشن مستقل اشاره شده است.
فیلم کوتاه ایران، پیشینه و امیدهای آینده
امیرشهاب رضویان
اول: روزهای نسبتاً دور
بزرگترها نقل میکنند و در تاریخچه سینمای کوتاه ایران هم نوشته شده و حاضران آن جلسه هم شهادت میدهند که در مهرماه سال ۱۳۴۸ بیست و هشت نفر از دوستداران تجربه سینما، در یک کودکستان جمع شدند و «سینمای آزاد ایران» را به عنوان اولین تشکل فیلم کوتاه ایران، بنیان گذاشتند. این سال و سالهای بعد از آن، دوران طلایی رشد سینمای حرفه ای ایران از منظر تجاری و همچنین ظهور سینماگران متفاوت است، اما هنوز کسی سینمای کوتاه را جدی نمیگیرد. دو سال بعد سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران، گروه سینمای آزاد را جذب می کند به آن بودجه می دهد و با حمایت مالی خود به گسترش دفاتر سینمای آزاد در شهرستانها کمک می کند. در یک دوره ده ساله از سال ۴۸ تا ۵۷ سینمای حرفهای ایران راه خود را میرود و سینماگران عرصه فیلم کوتاه هم راه خود را. در این میانه پس از سینمای آزاد، در سال ۱۳۵۳ انجمن سینمای جوان را هم وزارت فرهنگ و هنر تأسیس میکند که نه به اندازه سینمای آزاد، اما تا حدی در گسترش سینمای کوتاه ایران مؤثر است. همزمان با این دو مرکز، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم در کتابخانههای خود، فیلمسازی را به موضوعهای قابل آموزش برای کودکان و نوجوانان اضافه میکند. حاصل حرکت این سه مرکز، پیش از انقلاب، آموزش صدها نوجوان و جوان علاقهمند به سینما، تولید تعداد زیادی فیلم هشت میلیمتری و معدودی فیلم شانزده میلیمتری است. به عبارت دیگر، سینمای فیلم کوتاه ایران بیسروصدا برای سینمای آینده ایران فیلمساز تربیت میکند.
پس از انقلاب، سینما نیز مانند همه مؤلفههای اجتماعی ایران دگرگون میشود. فضا برای ورود جوانترها باز شده، در نتیجه تعدادی از همان جوانهایی که تا دیروز جدی گرفته نمیشدند، وارد سینمای حرفهای میشوند، فیلم میسازند و فیلمهایشان هم کاملاً متفاوت از ذائقه معمول سینمای پیش از انقلاب است. بدون تقدم و تأخر در ورود به سینمای حرفهای، از این سینماگران میتوان به عنوان وارثان فیلم کوتاه و تجربی ایران که وارد سینمای حرفهای شدند نام برد: عباس کیارستمی، کیانوش عیاری، داریوش عیاری، ناصر غلامرضایی، همایون پایور، شهریار پارسیپور، احمد امینی، ابوالفضل جلیلی، مجید قاریزاده، محمدعلی سجادی، عبدالله باکیده، زاون قوکاسیان، احمد نیکآذر، رسول نجفیان، فریدون جیرانی، مهدی صباغزاده، رامبد لطفی، فرهاد پوراعظم، داریوش ارجمند، مجید جوانمرد، محمد عقیلی، بیژن امکانیان و…
ورود این نسل به سینمای حرفهای شاید پاسخی باشد به یک سوءتفاهم تاریخی در فرهنگ ایرانی، که معمولاً نسلهای پیشین در هر کاری با ورود جوانترها مخالفت میکنند و هر نسلی در جوانی، باید برای دستیابی به حقوق اولیه خود بجنگد تا در میانسالی بتواند به آنچه که در ابتدای جوانی حقش بوده دست یابد؛ یعنی با تأخیر و صرف هزینه فراوان!
اما برای این نسل، یک عامل کمککننده به نام “انقلاب” وجود داشت که یک استثنای تاریخی محسوب میشد و برای آنهایی که توانستند پس از انقلاب بین سالهای آخر دهه پنجاه تا اوایل دهه هفتاد وارد سینما بشوند، شرایط کمی آسانتر بود. پس از آنکه این نسل تازهوارد، کمکم سنش بالا رفت، موقعیتی پیدا کرد و در جای ریشسفیدان نسل پیشین نشست، دوباره ورود به سینمای حرفهای برای نسلهای بعدی سخت شد. یعنی تکرار همان سوءتفاهم تاریخی.
دوم: روزهای کمتر دور
انقلاب شد و سینمای حرفهای پوست انداخت و سیاستگذاران سعی کردند که سینما رشد کند، اصلاح شود، گسترش بیابد و در این دوره پرفرازونشیب، نوجوانانی که در تهران و شهرستانها بودند، مکانی یافتند که در آن میشد آموزش دید، فیلم ساخت، فیلم تماشا کرد، به جشنواره رفت، با بقیه همکلام شد و از کار سینما سر درآورد. در تمام این سالهایی که سینمای حرفهای داشت پایههای خود را محکم میکرد، نوجوانها کمکم داشتند بزرگ میشدند، فیلم میساختند، درس میخواندند، سینما را یاد میگرفتند و تجربه میکردند.
انجمن سینمای جوانان شده بود پرچمدار این حرکت و سیاستگذاران دهه شصت سینمای ایران هم آگاهانه و به امید آینده، از این حرکت حمایت میکردند. دوربین، دستگاه تدوین، آپارات و کاست فیلم هشت میلیمتری از خارج وارد کردند، در بیش از پنجاه شهر دفاتر انجمن سینمای جوان افتتاح شد و هر سال جشنوارههای سراسری و منطقهای سینمای جوان برگزار کردند و در این میان، نوجوانها تدریجا بیشتر و بزرگتر شدند. سینمای حرفهای کاری با این بخش سینما نداشت و جدیاش هم نمیگرفت و البته خطری هم از سوی آن احساس نمیکرد. تعدادی پسربچه و دختربچه بودند که داشتند با دوربین هشت میلیمتری فیلم میساختند، سرشان توی کار خودشان بود و سالی یک بار در سالن موزه هنرهای معاصر یا فرهنگسرای بهمن فیلمهایشان را نمایش میدادند، و توی سروکله هم میزدند که به آن سؤال تاریخی فیلم مغولها پاسخ بدهند: سینما چیه؟
پانزده بیست سالی از انقلاب گذشت و نوجوانها حالا دیگر جوان شده بودند، درس خوانده بودند و کمکم حقوقشان را میخواستند. از اواسط دهه هفتاد یکباره موجی به راه افتاد که در ابتدا چندان جدی گرفته نمیشد. جعفر پناهی، پرویز شهبازی و حسینعلی لیالستانی فیلم بلند ساختند و مورد توجه هم قرار گرفتند و در پی اینها اواخر دهه هفتاد چند نفر دیگر وارد شدند، از جمله بهمن قبادی، رضا میرکریمی، اصغر فرهادی، فرزاد مؤتمن، امیرشهاب رضویان، رهبر قنبری، محمد عرب و… که هر کدام در ادامه تجربههایشان در فیلم کوتاه، حالا وارد سینمای حرفهای شده بودند، اما هنوز هم کسی خطرشان را احساس نمیکرد. دوسه سال دیگر طول کشید، دهه هشتاد آغاز شد و یکباره موج کمجان روزهای اول، به خیزشی بزرگ بدل شد و گروه زیادی از فیلمسازان وارد عرصه حرفهای شدند، از جمله بیژن میرباقری، عبدالرضا کاهانی، سامان سالور، مهرشاد کارخانی، حمید نعمت الله، مونا زندی، بهرام توکلی، علیرضا امینی، محسن امیریوسفی، علیمحمد قاسمی، محمد رسول اف، علی زمانیعصمتی، مهرداد اسکویی، محمد شیروانی، وحید موساییان، رضا سبحانی، ابراهیم معیری، مهدی کرمپور، بایرام فضلی، مهدی جعفری، شهرام مکری، ساعد نیکذات، امید بنکدار، کیوان علیمحمدی، محمدرضا عرب، داریوش یاری، مسعود بخشی، مجید برزگر، مسعود امینی تیرانی، ابراهیم سعیدی، شهرام علیدی، کیوان علیمحمدی، امید بنکدار، رامتین لوافی پور، پوریا آذربایجانی و…
از اولین روزهایی که پس از انقلاب برای گسترش فیلم کوتاه ایران برنامهریزی شد، حدود ۳۵ سال میگذرد. سینماگران این عرصه تجربه کردهاند و بالیدهاند و وارد عرصههای جدیتر سینما شدهاند. سینمای حرفهای ایران تعدادی از آنها را پذیرفته و قطعاً بقیه هم پذیرفته خواهند شد. امروز چه در سینمای تجاری و چه در سینمای فرهنگی، این نسل جوان است که فعال و تأثیرگذار است و این امر مدیون برنامهریزیها و حمایتهای دهه شصت از فیلم کوتاه است.
سوم: انجمن فیلم کوتاه ایران به روایت خودم
سالها از تجربه های منفرد و یا جمعی سینماگران فیلم کوتاه گذشته بود و سینمای کوتاه ایران به واسطه فیلمسازانش منزلتی یافته بود و هر فیلمسازی که از این مسیر وارد کار حرفه ای می شد برای سینمادوستان و منتقدان علامت سوالی بود که کیست؟ و چه می خواهد بسازد؟ کمتر منتقدی در طول این سالها به خود زحمت حضور در جشنواره های فیلم کوتاه را داده بود و عملا جریان فیلم کوتاه ایران به دور از نقد جدی، مسیرش را رفته بود، پس ناآشنایی با پیشینه فیلمساز موجب انگیزش کنجکاوی سینمادوستان و منتقدان می شد.
فیلمسازان این عرصه زیاد شده بودند، مرتب جوانترها هم داشتند وارد می شدند و قدیمی ترهای فیلم کوتاه هم کم کم به سینمای حرفه ای جذب می شدند. در این میانه جریان فیلم کوتاه مستقیماً گره می خورد به انجمن سینمای جوانان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و جز این دو سازمان هیچ تشکل دولتی یا غیر دولتی جدی برای حمایت از فیلم کوتاه در سینمای ایران وجود نداشت. اوایل دهه ۸۰ شمسی روزگار شکل گیری تشکلهای صنفی بود و خانه سینما کم کم داشت نقش تعین کننده ای در سینمای ایران پیدا می کرد، در ساختار خانه سینما هم جایی برای فیلم کوتاه پیش بینی شده بود، اما تا آن روزها کسی به سراغش نرفته بود، تشکیل انجمن مستند سازان در سال ۱۳۷۸ و عضویت آن در خانه سینما، راه را برای انجمن فیلم کوتاه باز کرد. بعد از تشکیل شدن انجمن تهیه کنندگان فیلم مستند، یعنی دومین تشکل مرتبط با سینمای مستند، بخشی از مدیریت خانه سینما نسبت به قوی تر شدن تشکلهای سینمای غیر اکران (مستند، پویا نمایی و فیلم کوتاه) جبهه گرفت و هنگامی که فیلم کوتاه سازان به فکر تشکیل انجمن خود افتادند کار کمی سخت تر شده بود.
شکل گیری هیات موسس انجمن فیلم کوتاه ایران
در همین حال و هواها بودیم و ابراهیم مختاری که آن روزها مدیر انجمن مستند سازان بود چند بار تشویقمان کرد که انجمن فیلم کوتاه را تشکیل بدهیم، اما هنوز هسته اولیه هیات موسس شکل نگرفته بود تا این که یک روز بیژن میرباقری تماس گرفت و پیشنهاد یک جلسه مشترک را با دیگر دوستان فیلمساز داد و عصر روز هفدهم تیرماه ۸۱ اولین جلسه هیئت مؤسس انجمن را با نام موقت انجمن سینماگران فیلم کوتاه ایران، با حضور بیژن میرباقری، امیرشهابرضویان، مهدی کرم پور، مصطفی آل احمد و سعید تارازی و مدیر تولید وقت انجمن (به عنوان مستمع آزاد) در محل انجمن سینمای جوانان ایران تشکیل دادیم و تصمیم گرفتیم از دیگر دوستانمان نیز برای همفکری دعوت کنیم و در نتیجه جلسات بعدی با حضور مهرداد اسکویی، مهدی جعفری، بیژن میرباقری، مهدی کرمپور، مجید برزگر، امیرشهاب رضویان، مصطفی آل احمد، مونا زندی حقیقی، مهوش شیخ الاسلامی، سعید تارازی به عنوان هیات موسس تشکیل شد و امیرشهاب رضویان به عنوان دبیر هیات موسس انتخاب شد. از طرف دیگر با تمام علاقه ای که به انجمن سینمای جوانان ایران داشتیم بنا به مصلحت دور بودن از تاثیرات مدیریتی انجمن، تصمیم گرفتیم که جلسات را در جایی دیگر برگزار کنیم. دوستانی خوب و یکدل دور هم جمع شده بودیم و داشتیم کاری بزرگ را بنیان می گذاشتیم، هرکس به اندازه ی خودش می دوید و تلاش می کرد. نهایتا تا مدتها دفتر شرکت فیلمسازی هیلاج به محل برگزاری جلسات بدل شد. هیات موسس مجموعا در طول پانزده ماه از هفدهم دی ماه ۱۳۸۱ تا دهم شهریورماه ۱۳۸۲ دوازده جلسه کاری برگزار کرد و در کنار جلسات رسمی، نشستهای متعدد مشاوره با مرحوم محمدرضا شریفی که آن روزها عضو هیات مدیره خانه سینما بود و به پذیرفته شدن انجمن در خانه سینما بسیار هم کمک کرد، محمد تهامی نژاد و ابراهیم مختاری که تجربه ی تشکیل انجمن مستند سازان را داشتند، تشکیل دادیم و از اساسنامه های بیشتر صنوف خانه سینما برای تنظیم اساسنامه انجمن فیلم کوتاه استفاده کردیم. و از آبان ماه ۸۱ به خانه سینما نامه نوشتیم که می خواهیم انجمن فیلم کوتاه را تشکیل بدهیم، اما رییس وقت خانه سینما جوابمان را نداد که نداد! تا این که در اوایل فروردین ماه ۸۲ توانستیم با ابوالحسن داوودی رییس جدید خانه سینما به توافق برسیم وپس از برگزاری یک جلسه با بهرام دهقانی در جهت تصحیح نهایی اساسنامه، موافقت اولیه خانه سینما را برای تشکیل صنف خودمان گرفتیم. هنوز انجمن رسمیت نیافته بود، اما خانه سینما پذیرفت که داوران فیلمهای کوتاه داستانی هفتمین دوره اهدای تندیس خانه سینما در سال ۱۳۸۲ را هیات موسس صنف هنوز شکل نگرفته ی ما معرفی کند و ما هم ابراهیم سعیدی، کاوه بهرامی مقدم، بهزاد رسول زاده، سامان سالور، روزت قادری، مسعود امینی تیرانی، شمس الدین آروند، مهدی پریزاد، مهدی فرودگاهی، آرش رصافی، پریوش نظریه، غلامرضا حیدری و سعید پوراسماعیلی را به عنوان داور معرفی کردیم و از آن دوره تا امروز، انجمن فیلم کوتاه در اکثر سالها داوران بخش فیلم کوتاه جشن سینمای ایران را معرفی کرده است. همزمان با جشن سینمای ایران به خاطر دارم که به تدارک تشکیل مجمع تصویب اساسنامه مشغول شدیم و در آخرین جلسه هیات موسس تصمیم گرفتیم که ۱۰۹نفر از فیلمسازان فیلم کوتاه را دعوت کنیم و پس از تکثیر دعوتنامه ها قرار شد هر کدام از اعضا هیات موسس با ده نفر از فیلمسازان تماس بگیرند و دعوتشان کنند.
دعوت شدگان مجمع تصویب اساسنامه شهریور ۸۲
شاهد احمدلو، مصطفی آلاحمد، مهرداد اسکویی، فیما امامی، مسعود امینی تیرانی، علیرضا امینی، جواد امینالرعایا، محسن امیریوسفی، تورج اصلانی، شمسالدین آروند، مسعود امامی، مهدی اسدی، جواد بزرگمهر، مسعود بخشی، کاوه بهرامی مقدم، مجید برزگر، مهدی بمانی، رضا بهرامینژاد، امید بنکدار، سعید پوراسماعیلی، مهدی پریزاد، رضا ترابی، ابوالفضل توکلی، سعید تارازی، مهدی جعفری، ابراهیم جواهری، حسن جوانبخت، امین جعفری، غلامرضا حیدری، قدرت حسین کاویار، آریا خوبی، بهزاد خداویسی، حسن خدایی، امید خاکپورنیا، شهرام درویش، سیاوش دولتسرایی، محمدرضا رحمانی، امیرشهاب رضویان، سلیمان رضایی، حسن رشیدقامت، سیدغلامرضا رضوی، جمشید رئوفی بروجنی، آرش رصافی، بهزاد رسولزاده، پناه برخدا رضایی، مونا زندی، علی زمانی عصمتی، رضا سبحانی، ایرج سالاروند، علیرضا سعادتنیا، ابراهیم سعیدی، سامان سالور، مسعود سلامی، اردشیر شلیله، فریدن شیردل، سعید شاهحسینی، مهوش شیخالاسلامی، محمد شیروانی، پویان شاهرخی، نادر شیخ الاسلامی، عباس صالح مدرسهای، محمدعلی صفورا، محمد عرب، مهدی عبداللهی، محمدرضا عرب، کیارنگ علایی، شهرام علیدی، داور علایی، کیوان علی محمدی، لیلی عاج، محسن غفاری، داریوش غریبزاده، محمد فیضی، طیبه فلکیان، بایرام فضلی، محمدمهدی فرودگاهی، رهبر قنبری، بهمن قبادی، مجید قربانی فر، علی محمدقاسمی، روزت قادری، فریدون قاعدی، ابوالفضل کریمیاصل، محمود کیانی فلاورجانی، مهدی کرمپور، احمد کاوند، کورش گرمساری، مهرداد گودرزپور، محمدرضا گوهری، حسن لطفی، پژمان لشکریپور، بیژن میرباقری، رحیم مرتضیوند، وحید موسائیان، میردولت موسوی، آرش معیریان، افسانه منادی، نادر معصومی، فرهاد مهران فر، لیلا میرهادی، شهرام مکری، مهناز نوراللهیفرد، پیمان نهانقدرتی، جعفر نصیری شهرکی، مهدی نادی نجفآبادی، ساعد نیکذات، محمود یارمحمدلو، داریوش یاری، عباس یوسف شاهی.
مجمع عمومی تصویب اساسنامه
مجمع عمومی اول طی روزهای ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ شهریور ۸۲ به منظور رسمیت بخشیدن به انجمن و تصویب اساسنامه تشکیل شد، حدود ۷۰ نفر از دوستان آمدند. پس از سه روز مداوم بحث و جدل بر روی اساسنامه نهایتا مفاد آن مصوب شد و هیات موسس عملا منحل شد، اما قرار شد تا طی مراحل قانونی و تشکیل مجمع عمومی انتخاب هیات مدیره، کارها را هیات موسس انجام بدهد.
مجمع عمومی انتخاب هیات مدیره
اولین مجمع عمومی انتخاب هیات مدیره روز هفدهم آذرماه ۸۲ تشکیل شد و ترکیب هیات مدیره اول به این صورت انتخاب شد: امیرشهاب رضویان رییس هیات مدیره، کاوه بهرامی مقدم نایب رییس، سعید پوراسماعیلی خزانه دار، مجید برزگر منشی، رهبر قنبری، به عنوان اعضا اصلی، روزت قادری و مهدی کرم پور اعضا علی البدل و بیژن میرباقری بازرس اصلی و مسعود امینی تیرانی بازرس علی البدل.
عضوگیری توسط هیات مدیره
دو سه روز بعد که خستگی برگزاری انتخابات از بین رفت، کارمان را شروع کردیم، به عنوان صنفی نوپا در خانه سینما، می بایست خود را اثبات می کردیم. عضوگیری ها شروع شد، آیین نامه عضوگیری را تنظیم کردیم. یادش به خیر عضو همیشه نگران، معترض و با وجدان هیات مدیره یعنی سعید پوراسماعیلی که گاه جلوی زیاده روی های من را هم می گرفت، همه چیز را قانونی می دید و معنی می کرد و گاه که من داشتم از کنار یک موضوع می گذشتم سعید بیش از همه می آشفت. خلاصه این که با سخت گیری شروع به جذب فیلمسازان کردیم و از آن روز هم نظریه مان این بود که فیلمسازی را باید جذب کنیم که ماندگاریش را در سینمای کوتاه اثبات کرده و سینمای کوتاه برایش جدی است. این که یک نفر در یک مدت کوتاه چند فیلم بسازد و عضو صنف ما بشود و بعد هم برود پی کار خودش، هیچ وقت مطلوب ما نبود. از سوی دیگر هم مطمئن بودیم که اگر کسی فیلمساز باشد و ما تقاضای عضویتش را رد کنیم قطعا دوباره فیلم خواهد ساخت و با فیلمهای بعدیش عضو ما خواهد شد. نتیجه این سخت گیری جذب فیلمسازانی بود که هر یک چهره ای شاخص در سینمای ایران هستند.
تشکیل کمیته عضوگیری
پس از عضوگیری اولیه که چندماهی طول کشید از اوایل سال ۱۳۸۳ آیین نامه اولیه عضوگیری را تنظیم کردیم و کمیته عضوگیری با حضور تعدادی از اعضا، جدا از هیات مدیره تشکیل شد. تا جایی که به خاطر دارم مهرداد زاهدیان، مسعود امینی تیرانی، کمال فرهنگ، بیژن میرباقری و آرش رصافی اعضا اولین کمیته عضو گیری بودند.
فهرست اعضاء انجمن فیلم کوتاه تا پایان دوره هیات مدیره اول
امیرشهاب رضویان، سعید پوراسماعیلی، کاوه بهرامی مقدم، رهبر قنبری، مجید برزگر، بیژن میرباقری، احمد کاوند، مهدی جعفری، زمان پیرا، نیما عباسپور، امین جعفری، علی محمد قاسمی، مجید قربانی فر، غلامرضا حیدری، مهدی بوستانی، ابوذر ضرابی، امیر حسین سیاح آذربایجانی، مونا زندی، مهرداد زاهدیان، مهدی قربانپور، محمد رضا رحمانی، فرود عوض پور، محمدرضا کارکوش، پریسا شاهنده، بابک سراب، پناه بر خدا رضایی، مسعود امینی تیرانی، ناصر ضمیری، عباس یوسف شاهی، ابوالفضل علایی، کمال فرهنگ، امیر مسعود موسوی، سعید شاه حسینی، ابوالفضل کریمی اصل، ایرج سالاروند، مهدی پریزاد، رحیم مرتضی وند، علیرضا سعادت نیا، وحدت شیخی، شهرام شاه حسینی، جواد امامی، حمید رضا لطفیان، فرهنگ آدمیت، عباس فتحی اشکانی، هوشنگ رادی پور، افشین عامریان، عباس صالح مدرسه ای، ابوالفضل عطار، هاشم عطار، طوفان نهان قدرتی، علی اعلایی، فرهاد مختاری، بایرام فضلی، وحید موسانیان، امیر لطفیان، داریوش یاری، پیمان نهان قدرتی، شهرام میراب امقدم، حمید قوامی، سید مرتضی جذاب، مجید گرجیان، پژمان لشگری پور، رضا تیموری، صدف فروغی، کیانوش انوری، نقی نعمتی، شهرام مکری، حسن رشید قامت، محسن خان جهانی، امیر توده روستا، شمس الدین آروند، محسن رمضانزاده، غلامرضا رضوی، مهرناز اسدی، شهرام علیدی
اعضای افتخاری انجمن فیلم کوتاه ایران
پس از عضوگیری از میان فیلمسازان پرکار و جدی عرصه فیلم کوتاه، در سال ۱۳۸۲ سه تن از فیلمسازان قدیمی فیلم کوتاه کیانوش عیاری، ابوالفضل جلیلی و زاون قوکاسیان مرحوم را که در عرصههای حرفهای سینما فعال بوده و هستند به عنوان عضو افتخاری این انجمن انتخاب کردیم و در مرحله بعد محمدرضا شریفی مرحوم ، محمد تهامی نژاد، رضا سرکانیان از فعالان عرصه فیلم را به عنوان عضو افتخاری به انجمن دعوت شدند.
و در مطبوعات هم اینگونه اعلام کردیم: “در اساسنامه این انجمن برای اشخاصی که به نوعی به سینمای کوتاه ایران خدمت کردهاند و یا سابقه شایانی در این عرصه دارند، عضویت افتخاری پیشبینی شده است و در اولین اقدام آقایان کیانوش عیاری، ابوالفضل جلیلی و زاون قوکاسیان به عضویت افتخاری این انجمن انتخاب شدند. و در نوبت دوم آقایان محمدرضا شریفی، محمد تهامی نژاد، رضا سرکانیان به عضویت انجمن دعوت شدند که حضور ایشان افتخاری برای این انجمن و سینمای فیلم کوتاه ایران است.ً
خلاصه این که عضویت افتخاری در انجمن مختص کسانی است که برای فیلم کوتاه زحمت کشیده اند و مفید بوده اند.
پی گیری حقوق صنفی اعضا
پس از عضوگیری اولیه و شکل گیری صنف، شروع کردیم به مطالعه در مورد حقوق صنفی مان و دریافتیم که اعضا صنف ما به عنوان اعضا خانه سینما می توانند در سازمان تامین اجتماعی بیمه بشوند، یادش به خیر بیژن میرباقری مرتب و منظم رفت به دنبال حل مسائل قانونی بیمه اعضا و پس از چندماه دوندگی و پی گیری، از خانه سینما سهمیه ای برای بیمه اعضا گرفت که تدریجا این سهمیه را توانستیم بیشتر کنیم و عملا همه ی اعضا تحت پوشش تامین اجتماعی قرار گرفتند. در پی آن تدریجا تعدادی از اعضا توانستند در صندوق حمایت از هنرمندان عضو شوند و وام بگیرند. در بحث معافیت های مالیاتی برای اعضا خانه سینما، سینماگران عرصه فیلم کوتاه هم مشمول معافیتهای مالیاتی تبصره ل ماده ۱۳۹ مالیاتهای مستقیم قرار گرفتند.
دیدار با مدیران سینمای ایران
بعد هم شروع کردیم به دیدار با مدیران و مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد، چندین جلسه با جعفرصانعی مقدم مدیر وقت اداره کل نظارت و ارزشیابی، حیدریان معاون امور سینمایی، رضوانفر معاون و نماینده سازمان ملی جوانان در وزارت ارشاد، محمد آفریده مدیر انجمن سینمای جوانان ایران و مرکزگسترش سینمای مستند و تجربی، که همیشه یاور و همراه انجمن ما بوده و هست، محمدرضا جعفری جلوه معاونت بعدی امور سینمایی برگزار کردیم و اعلام حضور تدریجی ما منجر به این شد که توانستیم انجمن را به عنوان مهمترین تشکل صنفی فیلم کوتاه که می بایست در سیاستگذاریهای این عرصه حضور داشته باشد معرفی کنیم و هنوز هم معتقدم که می بایست جایگاه فیلم کوتاه در ترسیم سند ملی سینما مشخص شود.
حضور در جشنواره ها
در کنار فعالیتهای درون صنفی شروع کردیم به تعامل با انجمن سینمای جوانان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و در تمامی جشنواره های سالهای ۸۲ تا ۸۴ هیاتهای داوری از اعضا معرفی کردیم، جایزه دادیم و آرم انجمن هم در پوستر اکثر جشنواره ها حک شد. از جمله جشنواره فرهنگ ایران زمین، جشنواره یادگار، جشنواره فرهنگ و صنعت، جشنواره فیلم کوتاه تهران، جشنواره وارش، جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان.
طرح فیلمخانه فیلم کوتاه ایران
یکی از دغدغه هایمان بحث آرشیو فیلمهای ۸ میلیمتری سینمای کوتاه بود، یک گفتگوی مفصل با روبرت صافاریان انجام دادیم که در روزنامه شرق چاپ شد و واکنشهای خوبی را برانگیخت و حداقل موجب شد که مدیران انجمن سینمای جوانان کمی به وضعیت نگهداری فیلمهای ۸ میلیمتری موجود در انجمن توجه کردند، هر چند متاسفانه هنوز فیلمخانه سینمای کوتاه ایران تشکیل نشده است. اگر فرصتی باشد دوست دارم خودم راه اندازیش کنم.
فعالیتهای دیگر
در همان سال اول فعالیت در تهیه طرح کاربرد سینمای فرهنگی در جوامع شهری، توسط مرحوم محمدرضا سرهنگی مشارکت کردیم و سرهنگی پی گیر طرح در وزارت کشور بود اما با درگذشت او طرح ناتمام ماند.
سال ۱۳۸۳ مذاکره ای داشتیم با فرمانداری رامسر برای برگزاری جشنواره فیلم کوتاه و یا یک کمپ با حضور فیلمسازان در این شهر، که بعدا همین طرح در آلاشت توسط دوستان هیات مدیره های بعدی برگزار شد.
سال ۱۳۸۴ محمد آفریده درگیر تولید برنامه تلویزیونی “سینمای دیگر” برای شبکه دو شده بود و انجمن فیلم کوتاه هم به صورت غیر مستقیم با این برنامه همکاری می کرد و آرم انجمن به عنوان یکی از حامیان برنامه در تیتراژ پایانی برنامه حک شد.
مجمع عمومی سالانه اول
حدودا یک سال پس از تشکیل انجمن، یک مجمع عمومی در تاریخ ۱۳/۷/۸۳ برگزار کردیم که بخشی از زمان آن به تصحیح اساسنامه اختصاص داشت و بر مبنای فعالیتهای یکسال گذشته و بر اساس تجاربی که به دست آورده بودیم به آسیب شناسی، تکمیل و تصحیح اساسنامه بر اساس نیازهای اعضا دست زدیم. بحث تصحیح اساسنامه بر مبنای مقتضیات روز انجمن پس از آن هم ادامه داشت و از حرکتهای خوب انجمن همزمان با برگزاری مجامع عمومی است.
حضور در مجمع عمومی سالانه خانه سینما
از ابتدای تشکیل انجمن برای شرکت در مجمع عمومی خانه سینما نماینده معرفی می کردیم و به طور طبیعی متحدان ما در رای گیریهای خانه سینما، صنفهای مستندسازان، تهیه کنندگان مستند و انیمشن سازها یا آسیفا بودند که با هم احساس اشتراک منافع بیشتری می کردیم.
چشم انداز سینمای کوتاه ایران در هامبورگ و لودویسبورگ آلمان
از بهمن ماه سال ۱۳۸۳ در پی حضور نماینده جشنواره فیلم کوتاه هامبورگ در تهران، درگیر برگزاری چشم انداز سینمای کوتاه ایران در هامبورگ بودیم و خرداد ماه سال ۱۳۸۴ تعدادی فیلم کوتاه ایرانی در بیست و یکمین جشنواره فیلم هامبورگ پخش شد که مورد استقبال تماشاگران آلمانی قرار گرفت. آرم انجمن هم در پوستر و کاتالوگهای جشنواره چاپ شد. چندماه بعد همین برنامه در پانورامای فیلم کوتاه ایران در جشنواره لودیسبورگ آلمان هم برگزار شد.
تشکیل جلسات متعدد کمیته ها در محل خانه سینما (اتاق فیلم کوتاه)
در ابتدای کار توانستیم از خانه سینما اتاقی کوچک برای دو روز در هفته بگیریم و از اواسط سال ۸۳ جلسات متعددی با کمیته های مختلف انجمن از جمله: کمیتـه عضوگیری، بین الملل، کمیتـه روابط عمومی و کمیتـه نمـایش برگزار شد که در جلسـات فوق آئین نامه های مربوطه بررسی و به تصویب رسید. در جلسات مذکور ساز و کار مناسب به منظور رسیدن به اهداف تعیین شده بررسی و راهکارهای عملی مشخص شد.
هشتمین جشن سینمای ایران
هشتمین دوره جشن خانه سینما، در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۸۳ در روز ملی سینما با شکلی جدید برگزار شد. بر خلاف جشن های پیشین که داوری به شیوه صنفی برگزار می شد، در هشتمین دوره اهدای تندیس خانه سینما، آکادمی هیأت داوری، به داوری و اعلام برترین های سینمای ایران در طول یکسال گذشته پرداخت. شکل گیری اکادمی هیأت داوری از سال ها پیش مطرح شده بود و بیشتر به صورت آزمایش و خطا جایگزین انتخاب و معرفی داوران از سوی صنوف سینمایی بود. نسبت به شیوه ی عملکرد خانه سینما در این دوره معترض بودیم و نامه ای در نقد عملکرد خانه سینما نوشتیم و ارسال کردیم.
نهمین جشن سینمای ایران
نهمین دوره جشن سینمای ایران ۱۳۸۴ با معرفی هیات داوری توسط انجمن فیلم کوتاه برگزار شد. داوران عبارت بودند از:
وحید موسائیان، کاوه بهـرامی مقدم، داریوش یـاری، مهرداد زاهدیـان، رهبر قنبـری، آرش رصافی، سعید شاه حسینی، رضا سبحانی، فیما امامی، سعید پوراسماعیلی، ایرج سالاروند، کمال فرهنگ، محسن رمضانزاده، مهدی جعفـری، علیرضا سعـادت نیا، حمیدرضا لطفیان، امیرشهاب رضویان
هیأت داوری خانه سینما
با اتمام مسئولیت دو ساله نمایندگان صنوف ۲۹ گانه زیر مجموعه خانه سینما در شورای عالی و هیأت داوری، سه شنبه اول دی ماه ۸۳، نخستین نشست شورای عالی داوری در دوره دو ساله جدید، در تالار اجتماعات خانه سینما برگزار شد. پیش از برگزاری این نشست، هیأت مدیره انجمن فیلم کوتاه ایران، کمال فرهنگ را به عنوان نماینده خود در شورای عالی داوری معرفی کرد.
تغییر در ساختار خانه سینما
بعد از تشکیل مجمع عمومی فوق العاده خانه سینما در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۳ که با هدف اصلاح ساختاراساسنامه خانه سینما برگزار شد، تصویب شد که هیأت مدیره خانه سینما از دو کرسی ثابت برای اتحادیه تهیه کنندگان و توزیع فیلم ایران و کانون کارگردانان و پنج کرسی انتخابی از میان دیگر صنوف خـانه سینمـا تشکیل شود. این مصـوبه، واکنش هـایی در صنـوف خـانه سینمـا به دنبـال داشت که به گردهم آیی و گفتگو بین تعدادی از اعضای صنوف در خصوص ترکیب هیأت مدیره و ساختار جدید خانه سینما منجر شد.
با حضور نمایندگانی از آسیفا، انجمن مستندسازان، انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند و هیأت مدیره انجمن فیلم کوتاه اعتراض به مصوبه خانه سینما تا تهیه متنی مشترک برای ارائه به هیأت مدیره های چهار انجمن حاضر ادامه یافت. قرار شد این متن در جمعی با حضور حداقل سه عضو از هیأت مدیره های چهار انجمن بررسی و تصویب شود و سپس متن نهایی به عنوان یک انتظار مشترک از بخش دولتی به وزارت ارشاد و مرکز گسترش اعلام گردد. خوشبختانه خانه سینما چندی بعد نسبت به تصحیح این مصوبه اقدام کرد و شرایط به وضع سابق بازگشت.
تجلیل از پیشکسوتان فیلم کوتاه همراه با مراسم دومین سال تاسیس انجمن فیلم کوتاه ایران
انجمن فیلم کوتاه ایران به مناسبت دومین سال فعالیت این انجمن، روزسه شنبه ششم دی ماه ۱۳۸۴ از ساعت ۱۷ الی ۲۰ مراسمی را در سالن نمایش خانه سینما برگزار کرد . در این مراسم از پنج تن از سینماگران فیلم کوتاه و مستند: زاون قوکاسیان، کیومرث پوراحمد، محمد تهامینژاد، محمد آفریده و کیانوش عیاری که هم اکنون در عرصههای مختلف سینما فعال هستند، تقدیر شد و از درگذشتگان سینمای ایران که هریک به نوعی منشاء خدماتی به فیلم کوتاه بوده اند شامل: زندهیادان محمدرضا شریفی (فیلمساز و مدیر فیلمبرداری) نصیب نصیبی (فیلمساز و از موسسان سینمای آزاد ایران) و احمد غفارمنش (فیلمساز و از اعضا فعال سینمای آزاد ایران پیش از انقلاب) تجلیل شد.
ابتدا امیرشهاب رضویان رییس هیات مدیره این انجمن گزارشی کوتاه از روند شکل گیری و تشکیل هیات موسس و عضویت در خانه سینما و فعالیتهای بعدی انجمن فیلم کوتاه ارائه کرد و پس از آن سعید نادری، نصرت ا… کریمی، مینو فرشچی، جمشید ارجمند، کیومرث پوراحمد، محمد تهامینژاد، زاون قوکاسیان، رهبر قنبری و محمد آفریده سخنرانیهای کوتاهی داشتند که عمدتاً مرتبط با فیلمسازانی بود که مورد تقدیر قرار گرفتند. انجمن فیلم کوتاه لوح یادبود خود را به خانواده زندهیادان محمدرضا شریفی، نصیب نصیبی و احمد غفارمنش اعطا کرد و به کیانوش عیاری، زاون قوکاسیان، کیومرث پوراحمد، محمد تهامینژاد و محمد آفریده لوح سپاس انجمن فیلم کوتاه ایران تقدیم شد.
استقبال از مراسم بر خلاف انتظار برگزار کنندگان بود و علاوه بر اعضای این انجمن، هنرمندان سایر صنوف سینمایی و خبرنگاران رسانه ها در سالن حضور داشتند. فیلمهای کوتاه خط آزاد ساخته نقی نعمتی و تلالو ساخته امیر توده روستا در طی مراسم به نمایش در آمد و پایان بخش برنامه نمایش فیلم ۳۵ میلیمتری کوتاه شکوفههای کیهانی ساخته مرحوم محمدرضا شریفی بود که از سال ۱۳۷۳ که تهیه شده، کمتر به نمایش عمومی درآمده است.
برگزاری انتخابات دومین هیات مدیره انجمن فیلم کوتاه ایران
مجمع عمومی انجمن فیلم کوتاه ایران برای انتخاب هیات مدیره جدید، با حضور اعضا این انجمن ساعت ۵ بعد ازظهر روز سهشنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۸۴ در سالن خانه سینما برگزار شد درگیر ساخت فیلم سینمایی “مینای شهر خاموش بودم”، کاندید نشدم و دوستان همراه دیگر به هیات مدیره اضافه شدند. هیات مدیره جدید این انجمن به شرح زیر انتخاب شدند. سعید پوراسماعیلی، کاوه بهرامی مقدم، کمال فرهنگ، داریوش یاری و شهرام مکری اعضا اصلی و مسعود امینی تیرانی و رهبر قنبری اعضا علی البدل، حمیدرضا لطفیان بازرس اصلی و ایرج سالاروند بازرس علی البدل.
اشارات پراکنده
طراحی آرم و سربرگ انجمن را حسین زارعی دوستانه و رایگان انجام داد.
در هیات مدیره اول همکارهای خوب و یکدلی بودیم. کاوه بهرامی مقدم همیشه آرام و متین گوش می کرد و با دقت نظر می داد. رهبر قنبری استاد نوشتن نامه های طولانی با ادبیات خاص برای مدیران بود و در جلسات ملاقات با مسوولان، او بیش از دیگران قادر به سخنوری بود. مجید برزگر جوانترین عضو هیات مدیره و از یک زمانی سخنگوی انجمن بود و کارهای محوله را با دقت انجام می داد. بیژن میرباقری ساز و کار خانه سینما را بهتر از بقیه می شناخت و از ارتباطهایش به خوبی برای انجمن استفاده می کرد . سعید پوراسماعیلی را هم که قبلا گفتم که با چه تعهدی به موضوعات نگاه می کرد.
چهارم: واهمههای دور و نزدیک
واهمه اول: انجمن سینمای جوان دیگر به خوبی دهه شصت و هفتاد نیست، برنامهریزیهای آموزش و تولید اشکال دارد، آموزش جدی نیست، تکلیف هنرجو و فیلمساز با انجمن روشن نیست. بخش بزرگی از بودجه انجمن صرف هزینههای پرسنلی و حقوق کارمندان میشود و تنها درصد کمی به آموزش و تولید اختصاص دارد. بخش اداری سینمای جوان آنقدر بزرگ شده که بخش عمدهای از بودجه اندک انجمن را میبلعد. حمایت از نوجوانان شهرستانی که نیازمند حداقل بودجه برای ساخت یک فیلم کوتاه هستند، در بسیاری موارد فراموش شده و آموزشیافتگان دفاتر شهرستانها، امکان فیلم ساختن را از دست دادهاند و عملاً ارتباط فیلمسازان با انجمن سینمای جوان دارد قطع میشود.
واهمه دوم: چندین هزار فیلم هشت میلیمتری داستانی، مستند و پویانمایی از اولین سالهای شکلگیری انجمن سینمای جوان تا اواخر دهه هفتاد در دفاتر تهران و شهرستانها تولید شد که بخشی از آنها در شرایطی نهچندان مناسب نگهداری میشوند. این فیلمها بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران هستند که کسی توجهی به آنها نمیکند. فیلمخانه ملی ایران میتواند از آنها نگهداری کند، یا می شود فیلمخانه فیلم کوتاه ایران را تأسیس کرد. فیلمها در اتاقکی غیراستاندارد انبار شدهاند و اگر دلسوزی یکیدو تن از کارمندان انجمن سینمای جوان نبود، تا حالا این میراث ارزشمند از بین رفته بود. متأسفانه فیلمهای هشت میلیمتری مذکور همگی تکنسخهای هستند و از بخش اعظم این فیلمها، هیچگونه کپی ویدئویی وجود ندارد. جا دارد برای تبدیل این فیلمها به کاستهای دیجیتال و دی وی دی اقدامی اساسی و عاجل صورت پذیرد.
واهمه سوم: هر سال پیش از شروع جشنواره فجر، فیلمسازانی که مشتاق نمایش فیلمهایشان در جشنواره هستند، نسخهای از فیلم را به همراه فرم پرشده تقاضای شرکت در جشنواره، به ستاد انجمن میفرستند. این یعنی یک آرشیو خوب و قابل اعتماد از تولیدات هر سال. از سال ۱۳۶۴ اطلاعات فیلمهای ارسالی در زونکنهای متعددی بایگانی شده که مرجعی مهم برای بررسی روند رو به رشد سینمای کوتاه ایران است. اسامی فیلمها و فیلمسازانی که در هیچ جای دیگر از آنها نشانی نیست، در این زونکنها قابل دسترسیاند. اما چه حیف که سال گذشته به بهانه کمبود جا، بخشی از فرمهای شرکت چند دوره جشنواره، به همراه عکسها و سایر اطلاعات فیلمها، برای بازیافت کاغذ، از انجمن خارج شد و بخش مهمی از اطلاعات فیلمهای کوتاه سالهای اخیر از بین رفت. حیف! و همینطور چندین کارتن پُر از کپی وی اچ اس، سی دی و دی وی دی فیلمهای متقاضی شرکت در جشنواره فیلم کوتاه تهران که نمیدانم نگهداری میشوند یا دور ریخته شدهاند! انجمن سینمای جوان باید در مورد میراث سینمای کوتاه ایران بیش از این امانتدار باشد.
بعدالتحریر (اضافه شده در سال ۱۳۹۷):
دوران سیاه انجمن سینمای جوان مشخصا به سالهایی برمی گردد که بی ربط ترین مدیران مرتبط با دولت نهم و دهم دراین انجمن جولان دادند، نه سینمای کوتاه را می شناختند ونه غیرتی نسبت به انجمن داشتند. یکباره انبار تجهیزات هشت میلیمتری انجمن شامل دوربینها، دستگاههای نمایش و مونتاژ را به بهانه ی فرسوده و از رده خارج بودن، به دلالها و اوراقی ها، فروختند و بخشی از لوازم بی نظیری که می توانست جنبه موزه ای هم داشته باشد، به همت ایشان نابود شد و در اقدام بعدی هنگامی که تصمیم به تخریب و ساخت دفتر انجمن در خیابان گاندی گرفتند، یک روز بدون کمترین کارشناسی، مجموعه ی فرمهای مشخصات فیلمهای متقاضی سی دوره جشنواره سینمای جوان را دور ریختند و بخش مهمی از اطلاعات متمرکز فیلمهای کوتاه تولید شده در کشور را نابود کردند. این اطلاعات به عنوان یک مرجع می توانست در پژوهش و تنظیم فرهنگ فیلم کوتاه بعد از انقلاب مورد استفاده قرار بگیرد. اما حیف که با ندانم کاری ایشان نابود شد.
و اما امید آخر
معضل نمایش فیلم کوتاه کماکان باقی است. بودجه دولتی فیلم کوتاه اندک است، فیلمهای کوتاه هم پیش از نمایش در جشنوارهها باید ممیزی شوند و پروانه نمایش بگیرند. و صدها مشکل دیگر در مسیر تولید و عرضه فیلم کوتاه قرار دارد، اما تنها روزنه امید نسل جوانی هستند که سینما را میآموزند و با استفاده از فنآوریهای ارزان دیجیتال، بدون دخالت بخش دولتی فیلم میسازند و همچون نسل پیشین، بیسروصدا میبالند و روزی در آیندههای نهچندان دور، سینمای آینده ایران را، بهتر از امروز تقویت خواهند کرد و پرچم سینمای ملیمان را بر دوش خواهند کشید.
امیرشهاب رضویان شهریورماه ۱۳۸۹