[vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”left” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=””][vc_column width=”1/1″][vc_empty_space height=”20px” background_image=”” image_repeat=”no-repeat”][/vc_column][/vc_row][vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”left” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=””][vc_column width=”1/2″][vc_single_image image=”17549″ alignment=”center” border_color=”grey” img_link_large=”” img_link_target=”_self” img_size=”337×337″][/vc_column][vc_column width=”1/2″][vc_column_text]
علاقمندان فیلم کوتاه بعید است که نام «طوفان سنجاقک» را نشنیده باشند و در ادامه برای دیدن ساختههای جدید سازنده این فیلم کنجکاوی نکرده باشند. شهرام مکری فیلم کوتاهسازی را ادامه داد تا به «اشکان و انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» رسید و بعد از آن فیلم نساخت تا «ماهی و گربه» را مقابل دوربین برد. فیلمی که به تازگی از جشنوارهای در پرتغال جایزه بهترین فیلم را گرفت و ژولیت بینوش جایزه را به کارگردان جوان ایرانی اعطا کرد و همچنین در مراسم آسیاپاسیفیک نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی شده است.
سمیه علیپور
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”left” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=”” el_id=””][vc_column width=”1/1″][vc_empty_space height=”20px” background_image=”” image_repeat=”no-repeat”][/vc_column][/vc_row][vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”left” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=”” el_id=””][vc_column width=”1/1″][vc_empty_space height=”20px” background_image=”” image_repeat=”no-repeat”][/vc_column][/vc_row][vc_row row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”full_width” header_style=”” parallax_content_width=”in_grid” anchor=”” in_content_menu=”” content_menu_title=”” content_menu_icon=”” angled_section=”no” angled_section_position=”both” angled_section_direction=”from_left_to_right” text_align=”right” video=”” video_overlay=”” video_overlay_image=”” video_webm=”” video_mp4=”” video_ogv=”” video_image=”” background_image=”” background_image_as_pattern=”without_pattern” section_height=”” parallax_speed=”” background_color=”” border_color=”” row_negative_margin=”” side_padding=”” parallax_side_padding=”” padding_top=”” padding_bottom=”” color=”” hover_color=”” more_button_label=”” less_button_label=”” button_position=”” css_animation=”” transition_delay=””][vc_column width=”1/1″][vc_column_text]
آقای مکری در وضعیت تعریف شده مناسبات سینمای ایران چطور فضایی برای ساخت فیلمهایتان پیدا میکنید؟ کارهایی که امضای شخصی زیر آن دیده میشود؟
فکر میکنم همیشه یک اشتباه در محاسبات مالی سینما اتفاق میافتد. تفاوت بین فیلمهای سودآور و پرفروش در سینمای ما مشخص نشده است. سودآور فیلمی است که با هر میزان فروشی که دارد از هزینه بازگرداندن هزینه تولید جلوتر رفته و به سود رسیده است، اما یک فیلم پرفروش الزاما سودآور نیست. میتوان شرایطی را در نظر گرفت که یک فیلم با هزینه تولید ۱۰ میلیونی اگر ۲۰ میلیون بفروشد ۱۰۰ درصد به سود رسیده، اما اگر یک فیلم دو میلیاردی، سه میلیارد بفروشد ضرر کرده است. شیوهای که من برای جذب سرمایهگذار پیش میگیرم این است که با کنترل هزینه تولید جریان ساخت را به گونهای پیش میبرم که تهیهکننده متضرر نشود و حتی به سود برسد. البته واضح است که حرکت در این راه کار سادهای نیست به خصوص از این منظر که سینمای ما با این شیوه چندان آشنا نیست.
شما در مقطعی که فیلم کوتاه میساختید به شهرت خوبی دست پیدا کردید و کارهایتان در همان فرصتهای اندکی که امکان نمایش به دست میآورد مورد استقبال قرار میگرفت. بسیاری از همکاران شما با شهرتی به نسبت کمتر از شما وارد جریان اصلی سینما شدند و مدتهاست فیلمسازی در قالب به اصطلاح صنعتی را پیگیری میکنند. چرا هیچگاه نخواستید این مسیر عبور کنید؟
فیلمسازی تا امروز حیطه شخصی زندگی من بوده و هست. هر کسی یک حیطه شخصی برای خود تعریف میکند؛ برخی خانواده و بعضی تلاش برای سلامت بودن و تعدادی مسافرت و مواردی از این دست را در حیطه علاقه شخصی خود قرار میدهند؛ اما معنای این مفهوم برای من فیلمسازی است. مایلم در حوزه شخصی خودم به گونهای فیلمسازی را پیش ببرم که میپسندم و این بخش را به چیزهایی که به آن آسیب وارد میکند آلوده نکنم.
یعنی از شما خواسته شد این کار را کنید و مقاومت کردید؟
با استناد به مدارک میتوانم بگویم که بعد از «اشکان…» پیشنهاد ساخت ۹ فیلم سینمایی از سوی سرمایهگذاران و تهیهکنندگان با من مطرح شد که معتقدم تمامی آنها بین من و سینمای مورد علاقهام فاصله میانداخت. آن تهیهکنندگان سرمایهگذاران «اشکان…» را دیده بودند، اما از من میخواستند به شکلی دیگر فیلم بسازم؛ براساس چرخهای که آنان چیدهاند و دوست دارند. من حاضر به پذیرش ایجاد این تضاد در کار و نگاهم نشدم.
اما فیلمسازان بزرگی در دنیا به همین ترتیب کار میکنند و برخی فیلمها را طبق دل خود میسازند و بعضی را در قالب سینمای صنعتی.
این قوانین سینمای آمریکاست؛ سینمایی صنعتی که چرخهای مشخص دارد. هر وقت سیستم سینمای صنعتی توانست خودش را با من و یا فیلمسازانی مانند من تطبیق دهد آنگاه میتوان توقع داشت که من هم وارد این جریان شوم.
پس مخاطب و دریافت واکنش او هم شما را وسوسه نمیکند؟
من به این قضیه اطمینان دارم که مخاطب فیلم خود را پیدا میکند. شاید این روند کمی طول بکشد، اما قطعا اتفاق میافتد. سالی که «طبیعت بیجان» و «خشت و آینه» ساخته شد، قطعا تعدادی فیلمفارسی هم ساخته و اکران شدند و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفتند، اما باید ببینیم امروز کسی نام آن فیلمها را به خاطر دارد؟ جایگاه «طبیعت بیجان» و «خشت و آینه» نسبت به آنها کجاست؟ سالهاست افراد تازهای با دریافت اهمیت این دو فیلم به تماشای آن مینشینند، اما بعید میدانم کسی دوباره به تماشای همان فیلمفارسی پرفروش آن سال بنشیند. من به مخاطبی که در درازمدت به دست میآید امیدوارم.
با توجه به نکاتی که اشاره کردید پس باید «ماهی و گربه» فیلمی نزدیک به دنیای خودتان باشد.
چند سالی بود که دو ایده مختلف برای ساخت فیلم تازهام در ذهن داشتم. یکی از ایدهها نزدیک به حال و هوای فیلم کوتاه «محدوده دایره» بود. فیلمنامه این کار مدتها دستم بود تا اینکه با سپهر سیفی آشنا شدم و دریافتم که علاقمند است از تجریبات جدید حمایت کند و همچنین ریسکپذیر است. تفاوت شکل فیلنامه با سینمای معمول موجب شد این همکاری شکل بگیرد.
فیلمنامه را به تنهایی نوشته بودید؟
فیلمنامه را نوشته بودم و با امیر اثباتی برای یافتن لوکیشن گشت و گذارمان را آغاز کردیم. بعد از جستجوی یک ماهه و تطبیق فیلمنامه با لوکیشنی که انتخاب کردیم، یک ماه تمرین گروه ادامه داشت در این مدت آقای کلاری هم از سر فیلمبرداری «گذشته» از فرانسه به ایران بازگشت و فیلمبرداری را در یک روز انجام دادیم.
به نوعی یک تئاتر را فیلمبرداری کردید؟
با مفهوم پرفورمنس موافقترم. ما یک اجرا را ضبط کردیم. تئاتر اتفاقی زنده است که روی صحنه پیش روی مخاطب رخ میدهد، اما ما در این کار با یک دوربین سیال اتفاقات را ثبت کردیم.
فیلمی را سراغ دارید که در یک روز فیلمبرداری شده باشد؟
«کشتی نوح روسی» ساخته الکساندر سوخوروف براساس سکانس پلان و در یک موزه فیلمبرداری شده است. غیر از این فیلمی یک پلانه سراغ ندارم. اما در مورد تجربههای چند پلانه که دوربینها همدیگر را کاور میکنند مواردی داریم که از جمله آنها میتوانم به «خانه ساکت» گوستاو هرناندز و یا «طناب» هیچکاک اشاره کنم.
قصه ساختار سکانس – پلان را برای فیلم ضروری کرده بود یا ابتدا فرم را در ذهن داشتید؟
ضرورت قصه من را به این نتیجه رساند. کسانی هم که فیلم را دیدهاند معتقدند این فرم برای فیلم مناسب است. من بر این نکته تاکید داشتم که قطعی وجود نداشته باشد. اگر تماشاچی متوجه کاور شدن میشد کل فیلم زیر سئوال میرفت و ارزشی که در نظر داشتم به دست نمیآمد.
این طور که شما میگویید پس مخاطب فیلم را افرادی حرفهای در نظر دارید که قطع در یک سکانس پلان را به راحتی متوجه میشوند.
تعبیر من این است که تماشاچی این فیلم با سینما آشناتر است. ممکن است تماشاچی کمتر آشنا با سینما هم فیلم را ببیند و با کار ارتباط برقرار کند، اما متوجه این مسائل نمیشود.
فیلم در دو رشته مراسم آسیاپاسیفیک نامزد شده و همچنین چند جایزه هم دریافت کرده؛ گویا شیوه شما مسیر خود را یافته است.
فیلم برای نخستین بار در بخش افقهای جشنواره ونیز که بخش رقابتی و رسمی جشنواره است به نمایش درآمد و جایزه فیلم خلاقانه را به دست آورد. از آنجا که فیلم به ونیز رفته بود، نمیتوانست به بخش رقابتی جشنواره پوسان برود و در بخش خارج از مسابقه این جشنواره به نمایش درآمد. فیلم در جشنواره سائوپائولو هم به نمایش درآمد و اخیرا در جشنواره لیسبون پرتغال جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد. «ماهی و گربه» در ماههای آینده در جشنواره دبی به نمایش در میآید و همچنین در دو رشته بهترین کارگردانی و فیلم اول و دوم نامزد مراسم آسیاپاسیفیک است.
این روزها فیلمسازی و کسب شهرت از این شیوه به نسبت زمانی که اغلب فیلمسازان در دنبالهروی از عباس کیارستمی راهی روستاها میشدند و سختی کار در خارج از شهر و کار با نابازیگر را میپذیرفتند سادهتر شده؛ میتوان در آپارتمان و با دو سه شخصیت تلاش کرد کاریکاتوری از تنها فیلم اسکاری سینمای ایران ارائه کرد و البته مورد توجه هم قرار گرفت. شما نگاهتان را به فیلمسازی توضیح دادید، اما همچنان این برای من سئوال است؛ افق دید شما چیست که سعی میکند در سینمای ایران مسیری را بروید که خودتان میپسندید؟
نگاه من به زمانی است که بخشی از سینمادوستان ایرانی که مدتهاست به سینما نمیروند به سالنها برگردند و اگر زمانی تصمیم گرفتند این کار را بکنند فیلمهای متنوعی در فهرست باشد تا بتوانند انتخاب کنند.
این گفتگو ابتدا در خبرآنلاین منتشر شده است.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]