به گزارش روابط عمومی مدرسه ملی سینمای ایران، ششمین نشست از سلسله نشستهای پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران با موضوع «اهمیت و جایگاه فیلم کوتاه در سینمای ایران» عصر روز دوشنبه ۴ مردادماه در محل مدرسه برگزار شد. این نشست که عنوان آن با پژوهش تهمینه بهرامعلیان مرتبط بود، با سخنرانی ایشان، امیرشهاب رضویان، فرید فرخندهکیش و نیما عباسپور به انجام رسید. پیمان حقانی نیز به عنوان مجری-کارشناس اداره جلسه را برعهده داشت.
در بخش اول نشست، تهمینه بهرامعلیان با یاد عباس کیارستمی سخنان خود را شروع کرد و به کمک دستیار خود افشین خاکی به توضیحاتی در مورد محتوای پژوهش خود پرداخت. کشورهای پیشرو در فیلم کوتاه، جایگاه فیلم کوتاه در این کشورها، مخاطبان آنها، جایگاه و مخاطب فیلم کوتاه در ایران، تعامل و تأثیرپذیری متقابل سینمای کوتاه و بلند، و بررسی سه جشنواره فیلم ساندنس، کلرمونت و اوبرهاوزن که فیلم کوتاه در آنها جایگاه ویژهای دارد از مواردی بودند که پژوهش بهرامعلیان به آنها پرداخته است: «بر طبق کتابچهای که انجمن سینمای جوان به عنوان تنها حامی فعلی سینمای کوتاه، که در سال ۱۳۹۱ منتشر کرده و گزارشی چهار ساله از تولید فیلمهای کوتاه در آن آمده، ساخت فیلم کوتاه روندی صعودی داشته و تعداد فیلمسازان کوتاه رو به افزایش است. در این آمار، ۵۶ درصد فیلمها داستانی، ۲۱ درصد مستند، ۱۰ درصد انیمیشن و ۱۳ درصد تجربهگرا بودهاند. این یعنی فیلمسازان کوتاه بیشتر تمایل به سینمای داستانی دارند». اکران فیلم کوتاه مشکلی است که بهرامعلیان از آن به عنوان یکی از موانع بزرگ بر سر راه شکوفایی فیلم کوتاه عنوان کرد: «سینمای کوتاه، همچنان در موضوع نمایش، عرضه و بازاریابی با مشکل مواجه است که با وجود آمار بالای تولید فیلم کوتاه، این مشکل بیشتر خود را نمایان میکند. اگر ما به تعریف دقیقی از چیستی و چرایی فیلم کوتاه برسیم، شاید سیاستهایی که در پی آن میآیند بتوانند با همان تعریف تطابق پیدا کنند. با بررسیهای ما، از دید سینماگران ۱۲ مولفه برای تعریف فیلم کوتاه وجود دارد: زمان کوتاه، منبع و سرچشمه آفرینش بودن، پشتیبان سینمای حرفهای بودن، فرهنگسازی، نگاه آزاد، امکان کشف دادن، صیقل دادن اندیشه، محک بودن برای سنجش فیلمساز، آزاد و خودجوش بودن، آلوده سفارش نبودن، جسور و شخصی و قائم به ذات بودن».
امیرشهاب رضویان که سابقه ساخت بیش از ۴۰ فیلم کوتاه را در کارنامه حرفهای خود دارد، سخنران بعدی نشست بود: «شرایط فیلم کوتاه در ایران، شرایط خیلی خاصی است. تا جایی که من به یاد دارم دولت همیشه میخواسته به عنوان متولی و صاحب با فیلمساز تعامل کند؛ چه در سینمای کوتاه و چه در سینمای بلند. در گذشته بدون حمایت دولت، اصلا امکان ساخت فیلم کوتاه نبود چون تمام ابزار ساخت فیلم در اختیار دولت قرارداشت. اصلا برای کسی متصور نبود که بتواند خودش فیلم کوتاه بسازد مگر بچههایی که دارای وضع مالی خوبی بودند و امکان خرید دوربین سوپر هشت را داشتند. اما با پدید آمدن سینمای دیجیتال و انقلاب تکنولوژیک، سیطره و استیلای دولت در این زمینه کنار رفت؛ البته هر زمان که دولت از فیلمسازان کوتاه حمایت و با آنها به درستی تعامل کرد اتفاقات مهمی در سینمای ایران افتاد. تاسیس انجمن سینمای جوان یک نمونه از آن است. بعد از انقلاب تنها تشکل سینمایی که پایا و پویا فعالیت خود را ادامه میدهد انجمن سینمای جوان است که توسط حجت سیفی راهاندازی شد». رضویان دولت را در امر ساماندهی به فیلمسازی و فیلم کوتاه دچار نقص و کندی دانست: «به واسطه انقلاب تکنولوژیک، دولت از گردش سیار جریان فیلمسازی عقب افتاده است. باید مثل سیستم فیلمسازی غرب، دو شیوه سندیکایی و غیرسندیکایی برای تولید داشته باشیم. ما با مشکلات عدیدهای در سینمای کوتاه مواجهیم و حتی برنامه تلویزیونی، نشریه و برنامه تخصصی برای فیلم کوتاه نداریم. فیلمسازان کوتاه مانند فرزندان تحمیلی هستند که هیچ حق و نفعی در سینما ندارند، فقط میتوانند باشند. چرا به جای ساخت فیلمهای فاخر هشت میلیاردی که فروشی هم نمیکنند و سراسر ضرر میدهند، این بودجه را به بچههای فیلم کوتاه ندهیم تا فیلمهای بلند ۵۰ و ۱۰۰ میلیونی بسازند؟»
قسمت بعدی نشست به سخنرانی نیما عباسپور اختصاص داشت: «هم ما فیلمسازان، هم سیاستگذاران برای سینمای کوتاه، همیشه یک نگاه اشتباه داشتهایم و توقعمان از فیلم کوتاه درست نبوده است. ما تصور دیگری از فیلم کوتاه با سایر کشورهای جهان داریم و شاید به همین دلیل باشد که آنها سینمای کوتاهشان شرایط بهتری نسبت به ما دارد. فیلم کوتاه همیشه در کشور ما جایگزین سینمای مستقل بوده است. چون ما سینمای زیرزمینی نداشتهایم و فیلمسازان برای تجربه کردن سینمای مستقل، فیلم کوتاه را به عنوان تنها گزینه میدیدند. در صورتی که اینها هیچ ارتباطی به هم ندارند. در کشورهای دیگر، فیلم کوتاه هم توسط دانشجویان ساخته میشود، هم توسط کسانی که میخواهند سینما را تجربه کنند. دسته دوم فقط از روی تجربه فیلم میسازند و خودشان هم میدانند که قرار نیست فیلمساز باشند اما در ایران هر کسی که فیلم کوتاه میسازد توقع دارد فیلمساز شود. این به کل تلقی اشتباهی است که همه فیلم کوتاهسازان میخواهند فیلمساز باشند و فکر میکنند که میتوانند بهترین فیلمساز دنیا هم شوند. منِ نوعی میتوانم معلم خوبی باشم اما به فیلمسازی هم علاقه داشته باشم و فیلم کوتاه بسازم. به نظرم مشکل اصلی در نگاه و دید ماست. هر وقت دیدمان را اصلاح کردیم میتوانیم دقیقتر بنشینیم و ببینیم حالا سینمای کوتاه در چه موقعیتی قرار دارد. الان توقع و خواستههای ما زیاد است. شاید اصلا باید مشکل را جای دیگری بجوییم و به دولتمردان ایراد بگیریم که چرا به سینمای مستقل بها نمیدهید».
اما پایانبخش نشست تخصصی بررسی اهمیت و جایگاه سینمای کوتاه، سخنرانی فرید فرخندهکیش، مدیر انجمن سینمای جوان بود. فرخندهکیش ابتدا در مورد نقشی که مدرسه ملی سینمای ایران میتواند به رشد فیلمسازان کوتاه داشته باشد اشاره کرد: «امروز مدرسه ملی سینمای ایران در جایی قرار گرفته که میتواند به سینماگران مستعد جوانی که در اقصی نقاط کشور هستند کمک کند تا آنها را به ساحل امنی که با اهداف تشکیل این مدرسه هماهنگ است برساند». او سپس در مورد سینمای کوتاه ادامه داد: «از نشانههای رشد و نمو فیلم کوتاه، میتوان به موفقیت فیلمسازان جوان در جشنواره فیلم فجر گذشته اشاره کرد که برخی از آنها نیز از انجمن سینمای جوان پا گرفتهاند. باید به یک سری نکات آگاه باشیم. ما در هیچ جای دنیا سینمای کوتاهی که گردش اقتصادی داشته باشد نداریم. ما در خیلی جهات در سینمای کوتاه، جلو نیز هستیم. در هیچ جای دنیا نمونه مشخصی مانند انجمن سینمای جوان در ایران نداریم و حالا به عنوان یک الگوی جهانی میتوان به آن نگاه کرد. به نظرم پژوهشگران باید الگوی سینمای کوتاه ایران را به عنوان یک الگوی موفق ملاک قرار بدهند تا ببینند چه اتفاقاتی در سینمای کوتاه ما افتاده است. بچههای فیلم کوتاه اگر امکانات خوبی در اختیارشان قرار بگیرد و به آنها رسیدگی شود میتوانند پیشرفت بسیار بیشتر و بهتری نسبت به کسانی داشته باشند که اسمهای بزرگی دارند».