گفت و گو با اعضا ایسفا: کاوه قهرمان
- لطفا به اختصار از خودتان و فیلمهایی که ساخته اید بگویید.
کاوه قهرمان. متولد ۱ آذر ۱۳۶۱ در تهران. پس از پایان تحصیلات متوسطه در رشته ی ریاضی –فیزیک مشغول به تحصیل در رشته کارگردانی سینما شده و در سال ۱۳۸۴ موفق به اخذ مدرک کارشناسی از این دانشگاه گردیدم. سپس در همان سال با اخذ رتبه ی ۴ کنکور سراسری کارشناسی ارشد وارد دانشگاه هنر تهران شده و در سال ۱۳۸۷ موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته ی سینما گردیدم. در سال ۲۰۰۹ در دوره ی فیلمسازی آکادمی فیلم آسیا در پوسان کره ی جنوبی شرکت کردم و موفق به اخذ مدرک این دوره شدم. به موازات تحصیل در رشته ی سینما فعالیت کاری خود را در عرصه ی تلویزیون و فیلم کوتاه از سال ۱۳۷۹ به عنوان کارگردان ، فیلمنامه نویس ،تصویر بردار ، تدوینگر و صداگذار آغاز کرده ام. ساخت ۲۸ فیلم کوتاه داستانی ، مستند و تجربی حاصل این فعالیتها بوده. از سال ۸۷تا به امروز در انجمن سینمای جوان و از سال ۹۶ در دانشگاه سوره به عنوان مدرس کارگردانی مشغول به کار هستم . در کنار ساخت فیلم کوتاه از سال ۹۰ وارد حوزه ی ساخت تیزرهای تبلیغاتی شده و از آن تاریخ تا کنون با همکاری با معتبرترین آژانسهای تبلیغاتی در ایران بیش از دویست تیزر و مستند صنعتی کارگردانی کرده ام.همچنین از سال ۸۶ عضو پیوسته ی انجمن فیلم کوتاه ایران بوده و از سال ۹۵ تا کنون عضو هیات مدیره ی انجمن فیلم کوتاه ایران (ایسفا) می باشم.
- در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟ فیلم یا فیلمنامه ای در دست ساخت یا نگارش دارید؟
در حال حاضر به شکل روتین بیشتر درگیر ساخت تیزرهای تبلیغاتی در شرکتهای مختلف هستم. در عین حال دو فیلمنامه ، یکی کوتاه و دیگری بلند که نگارش آن به پایان رسیده و منتظر فراهم شدن شرایط ساخت برای آنها هستم.
- نگاهتان به فیلم کوتاه چگونه است؟ آن را هدف می دانید و یا پلی برای رسیدن به فیلم بلند؟ آیا شخصا قصدِ ورود به سینمای بلند را دارید یا مایلید در زمینه ی فیلم کوتاه همچنان فعالیت کنید؟
برای من فیلمسازی هدف است. خیلی تفاوتی بینِ فیلمِ کوتاه و بلند از نظرمن وجود دارد. تفاوت حرفی است که در زمانهای مختلف در زندگی مان دوست داریم بزنیم و این این حرف گاهی در قالب فیلم کوتاه م یگنجد و گاهی ظرف بزرگتری می طلبد که فیلم بلند است. مهم از نظر من این است که در هر زمان صادقانه حرفمان را بزنیم و معتقدم اگر چیزی برای گفتن نداریم شاید بهتر است اصلا حرفی نزنیم. نتیجه ی صحبتهایم این می شود که خیلی به این فکر نمی کنم که می خواهم فیلم کوتاه بسازم یا بلند ، بلکه به حرفی که می خواهم بزنم فکر می کنم. هر چند که تا به امروز فرصت حرف زدن در سینمای کوتاه بیشتر برایم فراهم بوده و خودم هم در شرایط کنونی فضای مستقل ، پاک و آزادِ فیلم کوتاه را به اوضاع اسفبار سینمای بلندمان ترجیح می دهم.
- آیا ساخت فیلم کوتاه به تنهایی یک شغل برایتان محسوب می شود و از آن ارتزاق می کنید؟
قطعا اینطور نیست. از نظر من ماهیت فیلم کوتاه که یک اثر هنری است با درآمدزایی کاملا در تضاد است. حتی اگر تلویزیون هم در کشور ما فیلم کوتاه می ساخت و خریداری می کرد باز هم فکر نمی کنم فیلمِ کوتاه می توانست به عنوان یک شغل ثابت برای ما تبدیل بشود. این از نظر من توهمی بیش نیست. هر چند هم که ممکن است ما گاهی در شرایطی ایده آل بتوانیم به درآمدهای کوچکی از فیلم کوتاه ساختن برسیم. فیلم کوتاه برای من کار و شغل نیست اما نفس کشیدن بدون آن برایم محال است. فیلم ساختن برای من خود زندگی است. برای درآمد و ارتزاق هم به راهها و کارهای دیگری فکر می کنم.
- فیلمسازی را از کجا و در چه زمانی شروع کرده اید؟ در ابتدا چرا و چگونه دغدغه ی سینما و فیلم کوتاه به سراغتان آمد؟
فیلمسازی را با ورود به دانشگاه و در هجده نوزده سالگی شروع کردم . دغدغه ی سینما و فیلم ساختن هم چند سالی قبل از آن در دوران تحصیل در دبیرستان سراغم آمده و آن هم زمانی بود که شروع به فیلم دیدن کردم و اصطلاحا یک عشقِ فیلم شدم که البته تا امروز هم همچنان این شوق در من وجود دارد. بعد از آن خواستم که خودم هم فیلم ساختن را تجربه کنم . همین شد که سال اول دانشگاه از رشته ی متالورژی انصراف دادم به دانشگاه سینما رفتم و همزمان هم فیلمسازی را شروع کردم.
- اگر چیزی راجع به فیلم کوتاه و صنفمان در دل دارید و دوست دارید مطرح کنید ، بفرمایید.
راجع به فیلم کوتاه بیشتر شاید یک حسرت و دلتنگی برایم وجود دارد. اینکه علیرغم تمام افتخارات که فیلمهای کوتاه هر روز کسب می کنند و پرچم آن همچنان آن بالاهست و به عنوان یک عضو خانواده ی فیلمِ کوتاه به آن می بالم ، هرچند که خودم سالهاست سهمی از این افتخارات نداشته ام . اما دلتنگی ام برای آن فیلمهای کوتاهی است که جسارت و تجربه گرایی داشتند ، متفاوت بودند حتی با به جان خریدن این انگ که خوش ساخت نیستند ، بی توجه به آنچه جشنواره ها می خواستند راه ِ خودشان را می رفتند و با خودشان و دنیایشان صادق بودند.
در مورد صنف هم گلایه نکنم بهتر است و با توجه به حضورم در هیات مدیره به عنوان نماینده اعضا بیشتر دوست دارم تا بشنوم به جای آنکه چیزی بگویم.