چگونه می توان به این پرسش پاسخ داد که وظیفه انجمن سینمای جوانان چیست و اگر چگونه رفتار کند شایسته ی تقدیر و تشویق است؟ شاید راحت ترین راه پاسخ، بررسی میزان افزایش درخواست ها و انتظارات جریان فیلم کوتاه و میزان پاسخ دهی به این مطالبات است. چالشی که این روزها بر سر فعالیت انجمن سینمای جوانان شکل گرفته بیشتر ناشی از آنست که با همه ی تلاش های صورت گرفته توسط مدیران انجمن، اما، رضایت فیلمسازان جلب نشده است. آنچه در روزهای اخیر از ارائه بیلان ها و آمارها از سوی مدیران انجمن صورت می گیرد بیشتر نشان دهنده ی آنست که انجمن در این سالها به ستادی در حد و اندازه ی یک شرکت خرید و فروش کالا تبدیل شده تا ستادی برای باروری و توسعه فکر و اندیشه! حتی توسعه آموزش نیز بیشتر شبیه به توسعه خدمات جانبی کالا دیده شده نه الزاما توسعه دانایی!
مهمترین نکته ای که در بررسی فعالیت های انجمن سینمای جوانان که البته منکر تلاشهای خوبشان هم نیستیم، این نکته است که آنها نتوانستند ارتباطی منطقی بین زمانه ی امروز، نسل امروز و دنیای فیلم کوتاه برقرار کنند. آنچه لازمه ی مدیریت این سالهای فیلم کوتاه بود، پذیرش فیلم کوتاه بعنوان بخشی از جریان روشنفکری بود که لازمه ی آن پذیرش آزادی و استقلال هنرمند بود که هر دوی اینها با ذات مدیریت دولتی سالهای اخیر در تضادی جدی قرار گرفت. بنابراین رشد و تجهیز دفاتر، افزایش بودجه تولید و آمارهایی از این دست نه چندان بیلا ن ارزشمند ی نیست که شاید نشان از تلاش برای تحمیل دیدگاهی خاص و سلب آزادی هنرمند و افزایش تولیدات دستوری است. این گونه است که مدیران این سالهای انجمن به خود اجازه می دهند تا به راحتی بخشی بزرگ ازفیلم ها، مضامین و فعالان انجمن فیلم کوتاه را نبینند و تصور کنند که سینمای جوان وفیلم کوتاه تازه در همین این سالهای اخیر تولد یافته است. همه ی آنچه فیلم کوتاه در این سالها از خود برجای گذاشته فیلمها و آدمها و اندیشه هایش بوده اند، نه دوربینها و ساختمانها و حقوق و مزایا، بنابراین اگر نمی کوشیم تا چیزی بیادگار بگذاریم نخواهیم تا چیزی از دست بدهیم، هرچند به نظر می رسد ما در این روزگار تنها برای ازدست دادن آنچه داریم تربیت می شویم.