دوشنبه هر هفته جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ نفر برای دیدن فیلم کوتاه به سینما فلسطین هجوم می آوردند، آن هم ساعت ۱۰ صبح. خب طبیعی بود، تولید انبوه و ناگهانی فیلم کوتاه در ایران سبب ساز ایجاد مکانی برای اکران خصوصی و هفتگی فیلم کوتاه شده بود. از طرفی شور و هیجانی که در فیلم کوتاه سازان کشور به وجود آمد آنها را دور هم جمع می کرد تا نتیجه تلاش چند ماهه خود را در مواجهه با جمعیتی زیاد ببینند. سازمان دهی تولید، نمایش و عرضه فیلم کوتاه در طول آن دو سال توسط تشکل دولتی انجمن سینمای جوان و با وجود مدیران لایق چون صانعی مقدم، آفریده، ایل بیگی ، دزفولی و… با حمایت مستقیم معاونت سینمایی وقت سیف الله داد، به وقوع پیوست. بدین جهت سال های ۱۳۷۷ و ۱۳۷۸ سال های طلایی فیلم کوتاه ایران بعد از انقلاب لقب گرفتند و در پی آن سال های ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ فیلم کوتاه از دل همان دو سال ادامه حیات داد و دیگر هیچ؛ تیر خلاص به فیلم کوتاه. با اینکه فیلم کوتاه مخاطب میلیونی فیلم های سینمایی را در اختیار نداشت و صرفاً در جشنواره های مخاطب خاص نمایش داده می شد و طبیعتاً بی نیاز از جذابیت های کاذب سینمای بدنه و جریان اصلی بود، با این حال مسوولان دولتی به جای اینکه تلاش کنند تا برای فیلم کوتاه بازاری سالم به وجود آید، تصمیم گرفتند با بودجه های وزارتخانه های مختلف و سازمان های دولتی فیلم کوتاه را ظاهراً سرپا نگه دارند. بدین جهت تنها عرصه یی که زلال بود و ناب، بی ملاحظه گل آلود شد و فیلمساز جوان تازه کار یا فیلم کوتاه ساز کهنه کار زودتر از آن چیزی که انتظارش می رفت هویت شخصی خود را کنار گذاشتند و سفارشی ساز شدند. خب طبیعی بود هر سازمانی که بودجه یی را برای اولین و آخرین بار به تولید فیلم کوتاه اختصاص می داد توقع داشت صاحب تعدادی تیزر تبلیغاتی هنری شود.
از طرفی دیگر همان ممیزی و سانسور که در سینمای بلند و پرمخاطب در نظر گرفته می شد ناگهان شامل فیلم کوتاه ایرانی شد و آن ته مانده پویایی و جسارت فیلمساز پرانگیزه و تجربه گرا ذلیل شد.اگر در طول این سال ها صدایی شنیده شد متعلق به استعدادی جوان و خودجوش بود که یا خاموش شد و ادامه پیدا نکرد یا این تک صداها موج نساخت.
حالا بعد از ۱۰ سال بهتر نیست دست از انتقاد کردن و ناله کردن و انتظار کشیدن برای اینکه دولت برای سینما و به خصوص فیلم کوتاه که پی اصلی این سینماست احترام بخرد و شأنیت دوباره به آن ببخشد، خودمان دست به کار شویم و در قالب حرکت های قانونی و صنفی برای فیلم کوتاه ایران که قلب سینمایی کشور است امتیاز به دست آوریم. آیا این اولین بار نبود که در کشور یک کمپ سینمایی با این وسعت توسط خودمان برگزار شد، مگر نه اینکه ایده و اجرای آن از سوی یک تشکل غیردولتی به نام انجمن صنفی فیلم کوتاه ایران بود. آیا باید منتظر می بودیم تا در ۲۰ سال آینده شاید از بدنه دولت کسی پیدا شود و ابتکاری به نفع جامعه سینمایی ارائه دهد.
دوستان و همکاران عزیز به دست هایمان نگاه نکنیم که خالی است، متوجه بضاعت خودمان باشیم که بیش از اینها است. موقعیت طلایی دیگری که پیش رو داریم اکران فیلم کوتاه در سینما آزادی است. مدیر فرهیخته سینما آزادی پیشنهاد انجمن فیلم کوتاه ایران را پذیرفتند تا مهم ترین و خاطره انگیزترین سینمای کشور در پیشبرد فیلم کوتاه یکه تاز باشد. از ابتدای تیرماه ۱۳۸۷ سینما آزادی قبل از نمایش فیلم بلند، فیلم کوتاه نمایش می دهد، همچنین یکی از سالن های پنج گانه خود را (سینما شهرفرنگ) هر شب به نمایش فیلم کوتاه اختصاص خواهد داد. ما در انجمن فیلم کوتاه ایران تصمیم داریم تا با مرکزیت نمایش فیلم کوتاه نه به شکل خصوصی بلکه کاملاً به شیوه اکران عمومی در این سینما، قانونی را به تصویب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برسانیم تا دیگر سینماهای کشور، پخش کننده ها و تهیه کنندگان سینمایی موظف باشند یک فیلم کوتاه از انجمن صنفی خریداری کرده و پیش از فیلم بلند خود در سالن های سینمایی کشور اکران کنند. از ابتدای تیرماه ۸۷ کلیه فعالیت های انجمن فیلم کوتاه ایران در زمینه نمایش فیلم کوتاه، برگزاری همایش و جشنواره ها، کارگاه های آموزشی و تخصصی، هفته فیلم های کوتاه خارجی و… به شکل متمرکز در سینما آزادی خواهد بود.