هنگامی که در سال ۱۳۷۸ خبر تایید طرح برگزاری جشنواره فیلم کوتاه وارش با تأکید بر موضوعات آیینی و بومی در میان فیلم سازان و سینما دوستان استان مازندران منتشر شد،موجی از شور و نشاط علاقه مندان به هنر هفتم در مازندران را فرا گرفت که سرانجام پس از سالها انتظار استان مازندران نیز صاحب جشنواره ای حرفه ای و شناسنامه دار در عرصه سینمای کشور شد که همزمان با روز ملی سینما در تقویم جشنواره های سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به ثبت رسید.
بدون شک عمده ترین دلیل قدرت و قوت وارش را باید در انتخاب درست و حساب شده شورای سیاستگذاری آن دانست که بزرگانی چون: خسرو سینایی، ابراهیم مختاری ، محمد علی سجادی، و….از نامداران مازندرانی سینمای ایران در آن عضویت داشتند.
اولین دوره جشنواره فیلم کوتاه وارش به عنوان اولین تجربه اجرایی در سطح استانی برگزار شد که علی رغم همه شاخصه ها و نقاط قوت بالطبع خالی از ضعف هم نبود. دومین دوره جشنواره وارش با یک گام به جلو در سطح منطقه ای و مشارکت و حضور استانهای شمالی کشور در سال ۷۹ برگزارگردید که به علت حضور پررنگ و موثر فیلمسازان برجسته استان گیلان در جشنواره ، منتقدین و مخالفین جشنواره از جشنواره “وارش” بعنوان جشنواره “تالش” یاد کردند و اما و اگرهای بسیاری برای آن قائل شدند.
در صورتی که در یک نگاه منصفانه درخشش فیلمسازان استان دیگر و عدم موفقیت فیلمسازان مازندرانی نمی توانست استنادی برای حاشیه سازی و ایجاد بحران برای جشنواره ای به شمار آیدکه تازه در آغاز راه بود؛چرا که در معتبرترین جشنواره های داخلی و خارجی هم ممکن است چنین اتفاقی دور از ذهن نباشد. نقطه عطف و گام بلند وارش در دوره سوم شکل گرفت که در سال ۸۱ با حضور بی سابقه فیلمسازان عرصه فیلم کوتاه کشور بصورت سراسری برگزار شد.
در این دوره ، به گواه اکثر قریب به اتفاق فیلم سازان و مهمانان ، جشنواره وارش حرفه ای شدن به معنی واقعی را تجربه کرد و نگاه سینمای ایران را به سمت خودش معطوف نمودکه با مرور در اخبار، مقالات و گزارش های مندرج در مطبوعات، سایتهای اینترنتی و دیگر رسانه ها در آن ایام می توان به به این واقعیت دست یافت. شاید تجربه بین المللی شدن برای جشنواره جوانی مثل وارش اندکی زود بود.
چرا که بعد از برگزاری دوره سوم و تصویب طرح دو سالانه شدن جشنواره از سوی شورای سیاستگذاری در جهت بهبود سطح کمی و کیفی فیلم های تولیدی برای حضور در جشنواره و نیز ایجاد فرصت برای امکان پشتیبانی بهتر و بیشتر جشنواره از سوی حامیان برگزاری آن، منتقدان و مخالفان وارش به ویژه آنهایی هم که خرده حسابهای شخصی با مهدی قربانپور طراح و مدیر اجرایی این جشنواره داشتند بیکار ننشستند و به طرق مختلف به ایجاد حاشیه برای او و جشنواره پرداختند تا جایی که در یک مقطع زمانی روابط میان قربانپور و ارشاد اسلامی مازندران -به عنوان بانی اصلی جشنواره- رو به تیرگی نهاد.
به هر تقدیر چهارمین جشنواره فیلم کوتاه وارش با گستره بین المللی و باحضور فیلمسازانی از کشورهای حوزه دریای خزر و آسیای میانه در پاییز سال ۸۳ برگزار شد که تا حدود زیادی آثار حواشی ایجاد شده برای جشنواره در آن به چشم آمد.
به هر تقدیر پرونده دوره چهارم وارش نیز با همه حرف و حدیث های به وجود آمده پیرامون آن با موفقیت بسته شد اما حواشی ایجاد شده برای آن به ویژه در زمینه های مالی پر رنگ تر از دوره سوم همچنان ادامه داشت تا جایی که برخی از مسائل آن به مطبوعات و سایتهای اینترنتی کشیده شد. بعد از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری و تغییر در سطح مدیریت سازمانها و نهادها به ویژه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران که بانی اصلی جشنواره فیلم کوتاه وارش به شمار می آید، خبر انحلال جشنواره وارش در میان فیلمسازان و محافل خبری به گوش رسید.
اما اندکی بعد بحث هزینه های سنگین آن و عدم توانایی ارشاد مازندران در تقبل پرداخت چنین هزینه ای علت آن عنوان شد.پس از مدتی هم مشکلات اساسی ارشاد با شخص طراح و مدیر اجرایی جشنواره بر سر زبانها افتاد که صحت این مورد اخیر با توجه به شرایط کنونی جشنواره بیشتر به چشم آمد. سرانجام پس از مدتها بلا تکلیفی و سردر گم ماندن وضعیت جشنواره ، مسئولین ارشاد مازندران با تاخیر قابل ملاحظه ای تصمیم گرفتند تا مجددا وارش را که بر اساس تقویم زمانی باید دوره پنجم آن در شهریور سال ۸۵ برگزار می شد، برگزار نمایند.
از این رو حضور معاون سینمایی وزیر ارشاد در مازندران و جلسات، گفت و گو و رایزنی های او با مسئولان استان می توانست برگ برنده ای برای وارش به شمار آید، اما مدیران ارشاد استان از این فرصت مناسب به دست آمده نتوانستند استفاده بهینه و مطلوبی کنند و این حضور بدون هیچ دستاورد قابل تاملی برای وارش به پایان رسید. چندین روز پیش خبری از قول مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران منتشر شد که از برگزاری پنجمین جشنواره سراسری(!) فیلم کوتاه وارش درهفته اول اسفند ماه سالجاری خبر داد.
بنابر گفته امامزاده هزینه هایی که در دوره های قبلی وارش صرف مهمانان جشنواره می شد برای توسعه فیلمسازی و کمک به تولید فیلم کوتاه در استان اختصاص می یابد. او همچنین از فیلمسازان سراسر کشور خواست تا آثاری را با مضمون دفاع مقدس به دبیرخانه جشنواره ارسال نمایند.
آنچه که از گفته های امامزاده به ذهن خطور می کند فاصله گرفتن وارش با اهداف اصلی خودش که پرداختن به موضوعات آیینی و بومی ست، می باشد. چرا که همچنان از نام خود جشنواره بر می آید هدف اصلی از طراحی و اجرای جشنواره وارش که به نوعی از اولین های جشنواره فیلم کوتاه موضوعی در ایران نیز می باشد سوق دادن فیلمسازان جوان کشور برای پرداخت خلاقانه به مسائل آیینی و بومی و سنتی و تشویق آنان در این زمینه است، وگرنه در کشور جشنواره مستقلی بنام جشنواره فیلم دفاع مقدس با همکاری و حمایت چندین وزارتخانه و نهاد دولتی برگزار می شود که از اهمیت ویژهای نیز در میان فیلمسازان و سینماگران کشور برخوردار است و ضرورتی ندارد که جشنواره تعریف شده ای مثل وارش بخواهد در این حیطه وارد شود.
نکته قابل تامل دیگر در صحبتهای مدیرکل ارشاد مازندران، تنزل جشنواره از موقعیت بین المللی به سراسری می باشد که این اتفاق شاید در امر مدیریت جشنواره ها در داخل و خارج کشور بی نظیر باشد. البته او علت این امر را پرهیز از هزینه های اضافی برای مهمانان و صرفه جویی این مبالغ برای تولید فیلم کوتاه در مازندران عنوان کرد.
اما مهدی قربانپور مدیر اجرایی چهارمین دوره جشنواره وارش در گفتگو با رسانه ها اعلام کرد: مبلغ هرینه شده برای مهمانان خارجی جشنواره فقط ده میلیون تومان بیشتر نبوده است. در اینجا این سوال به ذهن خطور می کند که آیا صرفا برای ده میلیون تومان که از طریق جذب اسپانسر نیز قابل جبران است، باید یک جشنواره ثبت شده در گستره بین المللی را به جشنواره ای داخلی تنزل داد؟نکته جالب توجه اینکه مسئولان ارشاد مازندران با کدام آسیب شناسی تخصصی با حضور صاحبنظران و منتقدین عرصه فیلم استان و کشور به این تصمیم رسیده اند؟ از سوی دیگر نقش شورای سیاستگزاری جشنواره در این میان چه بوده و نظرات آنان چه جایگاهی در تصمیم سازی نهایی داشته است؟ از طرفی این مبلغ نه چندان زیاد صرفه جویی شده، چرخ های زنگ زده چند پروژه تولید فیلم کوتاه استان را به حرکت در می آورد؟
تازه اگر از همه این مسائل بگذریم، جشنواره فیلم اکو که قرار است با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران در استان گیلان برگزار شود، در حقیقت متعلق به استان مازندران و از بخشهای جنبی جشنواره فیلم کوتاه وارش به شمار می آمد ؛چرا که طرح جشنواره فیلم اکو با حضور کشورهای عضو دردوره مدیریت دلاور بزرگ نیا مدیر کل اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران در دستور کار بود. اما امروز شاهدیم که چگونه مسئولان ارشاد و سینماگران استان گیلان این طرح را در اختیار گرفته ودر حال اجرای آن هستند.
مطلب مهم دیگری که در حرف های امامزاده دیده شد ، برگزاری جشنواره در اول لغایت سوم اسفندماه سالجاری است که معلوم نیست چه توجیه قابل قبولی برای آن وجود دارد. پر واضح است که اسفند ماه امسال مصادف با ایام ماه صفر و نزدیک به اربعین حسینی می باشد.از اینرو در یک نگاه منصفانه بخاطر حرمت گذاری به این ایام عزیز نمی توان عنوان جشنواره را برای این دوره از وارش لحاظ نمود و احتمالا باید از عناوینی مثل: یادواره و… استفاده کرد.
از سوی دیگر ایجاد فاصله چندین ماهه با زمان اصلی برگزاری جشنواره که شهریور ماه می باشد جای سوال دارد و اینکه بعد از برگزاری مهمترین رویداد سینمایی کشور یعنی جشنواره بین المللی فیلم فجر ضرورت برگزاری وارش در این مقطع زمانی چگونه احساس شده است ؟
حال اگر بخواهیم نزدیکی به انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی و اوج فعالیت کاندیداها را بخواهیم در این ایام لحاظ کنیم خود بحث تازه ای می طلبد. آنچه مسلم است جشنواره فیلم کوتاه وارش در راستای تقویت جایگاه مازندران در عرصه سینمای ایران و تبدیل این استان به عنوان مرکز تبادل اندیشه و تجربه سینماگران فیلم کوتاه کشور می باشد که لازم است اهالی سینما، نویسندگان، منتقدین و خبرنگاران رسانه های گروهی بویژه مطبوعات با حساسیت و دقت نظر بیشتری به آن بپردازند و نگذارند جشنواره شناخته شده و معتبری چون وارش با اعمال سلیقه های غیر کارشناسی اندک اندک رو به افول بگراید تا جایی که در آینده ای نه چندان دور نامی نیز از آن در میان نباشد.