تاریخ ارسال: 1386/10/11
«بايرام فضلي» عضو انجمن فیلم کوتاه ایران و فيلمبردار سينماي ايران در نامهاي خطاب به دستاندركاران جشنواره بيستوششم فيلم فجرعنوان كرد: «با اين شرايط، فيلمسازان مجبورند يكسال صبر كنند تا فلان جشنواره كوتاه در موردشان قضاوت كند و اگر موفق به دريافت جايزه شدند، آنوقت شايد شانس اين را داشته باشند كه در جشنواره فيلم فجر، فيلمشان ديده شود. لااقل شرايط در دوره گذشته جشنواره بهتر بود كه فيلمهاي راه يافته به جشنوارهها را هم شامل ميشد نه فقط جايزه گرفتهها را.»
در اين نامه آمده است: دوستان عزيز جشنواره محترم فيلم فجر،اين وجيزه را نه براي غرض ورزي با شما مينويسم و نه قصد آن دارم كه خداي نكرده حقي را ناحق جلوه دهم. خوب ميدانم و خوب ميدانيد كه آنچه من و شما را به گفتگو وا ميدارد، زبان مشتركي است كه ما را در كنارهم ميآورد و باعث ميشود كه ما دستاندركاران تهيه و ساخت فيلم و شما دستاندركاران مسائل فرهنگي و هنري فيلم در جهت اعتلاي سينماي اين مرز و بوم تلاش كنيم.
در بخش ديگري از اين نامه ميخوانيم: خبرساده ولي عجيبي بود مبني بر اينكه جشنواره فيلم فجر قصد دارد فيلمهاي كوتاه مستند و داستاني بخش مربوط به فيلم كوتاه خود را از ميان فيلمهاي برگزيده و جايزه گرفته جشنوارههاي داخلي انتخاب بكند. نميدانيم چرا بايد شما اينقدر مطمئن باشيد كه جشنوارههائي كه جايزه به اين فيلمها دادهاند، رايشان بر حق است؟
در ادامه اين نامه آمده است: خوب ميدانيم و ميدانيد كه سلايق متعدد، شرايط متعدد، فيلمهاي متعدد و نقطهنظرهاي متعدد ميتوانند در مطرح شدن يا مطرح نشدن يك فيلم نقش اساسي داشته باشند. وقتي كسي داور يا عضو هيئت انتخاب يك جشنواره ميشود، فيلمها و موضوعات بر اساس شرايط خاص آن جشنواره، آن لحظه و آن دوره داوري و انتخاب ميشوند كه ممكن است اين شرايط به دليل محدوديت جشنواره، موضوعي بودن جشنواره، داوري غلط، انتخاب غلط و تصميمگيري غلط، نتيجه چندان خوشايندي هم نداشته باشد.
«بايرام فضلي» در ادامه نوشته است: با همه احترامي كه به همه داوران و هيئتهاي انتخاب قائلم، چون خودم چند بار در اين سمت بودهام به كرات شاهد سليقههاي درست و غلط بسياري از دوستان بودهام و مطمئنا خودم هم خالي از نقص نبودهام، چرا كه انسان جايزالخطاست.
در بخش ديگري از اين نامه ميخوانيم: اگر منظورتان از فيلمهاي كوتاه برگزيده جشنوارههاي داخلي، معرفي و شناساندن آن فيلمهاست كه آن فيلمها يك بار تشويق شدهاند و اگر قرار است دوباره تشويق شوند، بايد در كنار فيلمهاي جديد و هيئت انتخاب و داوري جديد مورد ارزيابي قرار بگيرند چرا كه فيلمهاي جديد و هيئت انتخاب و داوري متفاوت قضاوت وبررسي جديدي را پديد ميآورد و اگر فيلمهاي برگزيده قبلي، در اين شرايط جديد نيز برنده شوند، مطمئنا در حق آن فيلم و فيلمهاي ديگر اجحاف نشده و آن فيلم به حق مسلم خود رسيده است.
در ادامه نامه «فضلي» آمده است: ميگوئيم باشد، اگر شما وقت نداريد، چرا اجازه نميدهيد خود اين فيلمسازان خودشان را قضاوت كنند؟ خود اينها كه به خودشان وكارشان و دوستانشان بيشتر اهميت ميدهند . ابتدائيترين شكلش اين است كه اينها خودشان تشكيلات و انجمن دارند و خودشان ميتوانند به شما كمك كنند كه راحتتر به آنها كمك كنيد. مطمئن باشيد بچههاي خوبي هستند و قدردان هر نوع محبتي.
در بخش ديگري از اين نامه ميخوانيم: زماني كه جشنوارههاي داخلي فيلم كوتاه برگزار مي شدند در جريان بودم كه فيلمهاي بيشتر دوستان فيلم كوتاهساز، آماده نبود و هر چقدر سعي كردند، نتوانستند فيلمشان را به جشنواره هاي فيلم كوتاه برسانند. اكنون كه فيلمشان آماده شده مجبورند يكسال صبر كنند تا فلان جشنواره كوتاه در موردشان قضاوت كند و اگر موفق به دريافت جايزه شدند آنوقت شايد شانس اين را داشته باشند كه در جشنواره فيلم فجر، فيلمشان ديده شود. لااقل شرايط در دوره گذشته جشنواره بهتر بود كه فيلمهاي راه يافته به جشنوارهها را هم شامل ميشد نه فقط جايزه گرفتهها را.
در ادامه ميخوانيم: زماني كه كسي فيلمي ميسازد تمام انرژي و اعتقادش را به كار ميگيرد و اميدوار است كه به كارش اهميت بدهند و زماني كه اعتقاد او با ندانمكاريهاي يك عده مسئول و مدير سست مي شود بزرگترين فاجعه عالم براي او رخ داده. شما اگر فيلمساز باشيد ميدانيد چه ميگويم. زماني كه هيچ كسي پشتيبانت نيست ولي اعتقادت به كارت آنقدر است كه حاضري تمام زندگي خود را صرف فيلم و سينما و اعتقادت كني، آنوقت است كه كم توجهي ميسوزاندت و به جائي ميرسي كه نفرت تمام وجودت را فرا ميگيرد و اگر با خودت كنار نيائي، مطمئنا كار دست خودت خواهي داد. لطفا خودتان را جاي آن فيلمسازي بگذاريد كه تمام اعتقادش در چند دقيقه خلاصه شده و منتظر است كه لااقل به او احترام گذاشته شود.
فضلي در انتهاي اين نامه نوشته است: جشنواره زماني براي همه فيلمسازان اين مرز و بوم اهميت پيدا ميكند كه همه حس كنند آن جشنواره به خاطر وجود آنها پايهگذاري شده است